صلوات و برکت های آن

صلوات و برکت های آن

صلوات و برکت های آن
صلوات و برکت های آن

صلوات و برکت های آن

صلوات و برکت های آن

صلوات. اهمیت . آثار و فضایل .خواص .برکات و ثواب. کیفیت صلوات

صلوات. اهمیت . آثار و فضایل .خواص .برکات و ثواب. کیفیت صلوات

صلوات. اهمیت . آثار و فضایل .خواص .برکات و ثواب. کیفیت صلوات


معنای صلوات:‏

صلوات در لغت به معنی "دعاست" و نماز را به جهت اینکه شامل دعا می‌شود "صلاة" می‌گویند.‏ سلام و درود بی‌کران خداوند و فرشتگان و کسانی که ایمان به رسول خدا آوردند، به جهت عظمت، مقام و منزلت آن حضرت صلوات بر محمد (ص) و آلش می‌فرستند. عده‌ای هم صلوات پروردگار عالم را به پنج معنی تقسیم می‌کنند: ‏1) رحمت‏ ‏2) مغفرت‏ ‏3) شفا‏ ‏4) تزکیه ‏5) کرامت. صلوات خداوند برای مسلمین، در حقیقت به این معناست که خداوند آنها را پاکیزه می کند. صلوات فرشتگان نیز دعا و استغفار است. (مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، ص ۴۹۰) «صلاه » از خدا به معنای رحمت، و «صلواه » از فرشتگان به معنای استغفار، و صلوات مردم، به معنای دعا خواهد بود. (المیزان، ج 61، ص 394) صلوات خدا بر پیامبر(ص)، به معنای مغفرت و بخشش اوست، زیرا خداوند صلوات به معنای دعا نمی فرستد، بلکه می بخشد، اما صلوات مردم بر رسول(ص)، یعنی استغفار و طلب بخشش برای اوست. (الدر المنثور فی تفسیر الماثور، جلال الدین عبدالرحمن سیوطی، ج 5، ص 604) معنای صلوات خدا بر نبی(ص) افاضه کردن انواع کرامات و الطاف و نعمتها بر اوست، اما صلوات ما و فرشتگان، سوال و ابتهال در طلب آن کرامات و رغبت و تمایل در افاضه آن بر آن حضرت(ص) از سوی خداوند است. (الوافی، ج 9، ص 1513)‏

معنای حروف صلوات از دیدگاه علمای دین: بعضی از علمای دین حروف صلوات را به معنای خاصی به کار برده‌اند که عبارت‌اند از:‏ صاد در صلوات از "صمد" است که از اسماء خداوند است. لام در صلوات از "لطیف" است که از اسماء خداوند است.واو در صلوات از "واحد" است که از اسماء خداوند است. ‏هاء در صلوات از "هادی" است که از اسماء خداوند عالم است.

خواص شگفت‌ انگیز صلوات

صلوات نشانه محبت به حبیب خداست. صلوات باعث تقرب به خدا و رسول خدا می‌شود. صلوات موجب شفاعت است. با صلوات حاجات برآورده می‌شود. صلوات باعث آمرزش گناهان می‌شود. صلوات موجب عافیت و شفای امراض می‌شود. صلوات حافظه را تقویت می‌کند. صلوات موجب توانگری است. صلوات موجب روشنایی قبر و قیامت است. صلوات باعث تشریف فرمایی پیامبر به موقع مرگ است. صلوات نور صراط است. صلوات باعث نجات از آتش جهنم و داخل شدن در بهشت است.

صلوات، سلامی ویژه بر پیامبر(ص) و خاندانش
یکی از وظایف و آداب مسلمانی، صلوات فرستادن بر پیامبر(ص) و خاندانش (ع) است. خداوند در آیه 65 سوره احزاب
ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه وسلموا تسلیما؛ خداوند و فرشتگانش بر پیامبر صلوات می فرستند. ای کسانی که ایمان آورده اید، بر پیامبر صلوات بفرستید و کاملا تسلیم وی باشید. این آیه به صراحت بر وجوب صلوات بر پیامبر(ص) حکم و فرمان داده است و ظاهر امر و طلب، بر وجوب است مگر آن که دلیلی بر استحباب وارد شده باشد. هنگامی که این آیه نازل شد، مومنان از چگونگی صلوات بر ایشان پرسیدند و آن حضرت(ص) نحوه آن را بیان کرد و از صلوات ناقص برحذر داشت. از این رو در بسیاری از روایات از صلوات ابتر و دم بریده نهی شده و پیامبر(ص) در تفسیر صلوات ابتر و ناقص، آن را صلواتی دانسته که بدون ذکر و یادی از خاندان و اهل بیت آن حضرت(ع) باشد. پیامبر (ص) دستور داده است تا همواره صلوات کامل فرستاده شود و هرگز میان پیامبر و آلش در صلوات جدایی نیفتد. ایشان بارها فرمودند: هرگز بر من صلوات ابتر (ناقص) نفرستید. یاران عرض کردند: یا رسول الله! صلوات ابتر چیست؟ آن حضرت(ص) در پاسخ فرمودند: این که فقط بگویید: اللهم صل علی محمد و دنباله اش را قطع کنید؛ بلکه بگویید؛ اللهم صل علی محمد و آل محمد. (الصوا عق المحرقه، ص 44) هیجده روایت دیگر هست که بر مشارکت آل پیامبر با او در صلوات دلالت دارند. این روایات را اصحاب سنن و جوامع حدیثی از برخی یاران پیامبر(ص) نقل کرده اند؛ از جمله این افراد می توان به ابن عباس، طلحه، ابوسعید خدری، ابوهریره، ابومسعود انصاری، بریده، ابن مسعود کعب بن عجره و علی علیه السلام اشاره کرد. اما روایات از طریق شیعه، درباره صلوات و چگونگی آن بیش از شمارش است. (المیزان، ج 22، ص 443)

آثار و فواید صلواتصلوات و درود بر آن پیامبر خدا(ص)، افزون بر این که نشانه ایمان و لازمه آن است، بلکه بر اساس آیات و روایات عامل برای جلب محبت آن حضرت و خشنودی وی و در نتیجه خشنودی و رضایت و محبت الهی است؛ چرا که هرکه می خواهد محبوب خداوند شود باید نخست محبوب پیامبر(ص) شود (آل عمران 13) و ابراز ارادت و عشق به آن حضرت(ص) بوسیله صلوات، راهی برای دست یابی به این مقصد و مقصود است. براساس روایات آثار و فواید دنیوی و اخروی و نیز مادی و معنوی فراوانی برای صلوات است.
یکی از واجبات نماز، صلوات بر پیامبر(ص) است، به گونه ای که نماز بی صلوات، نماز باطل و غیرصحیح است. همه فقیهان امامیه، صلوات را در تشهد نمازها، خطبه های جمعه و نماز میت واجب دانسته اند؛ چنان که از میان مذاهب اهل سنت، شافعیها و حنابله صلوات بر محمد(ص) را در موارد یادشده واجب شمرده اند. اما این بدان معنا نیست که دیگر فرقه ها و مذاهب اسلامی حکم صلوات را در نماز نادیده گرفته باشند، بلکه آنان (حنفیه ها و مالکی ها از اهل سنت) نیز در همه این موارد، حکم به استحباب و سنت آن می کنند. شافعی در این باره می گوید: هی من جمله ارکان الصلاه لا تجوز الصلاه الا بها؛ صلوات بر پیامبر در نماز از ارکان نماز است؛ به گونه ای که نماز بدون آن صحیح نمی باشد. 1. بخشش گناهان: بخشش گناهان، یکی از آثار صلوات است. امام علی بن موسی(ع) : کسی که توان چیزی را ندارد که با آن گناهانش را بپوشاند، باید فراوان بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد؛ زیرا صلوات، گناهان را نابود می کند. (وسایل الشیعه ، ج7، ص491) همچنین وقتی از امام صادق(ع) سؤال شد که ثواب صلوات چیست، فرمود: خارج شدن از گناه، سوگند به خدا چنان خواهد بود که گویا تازه از مادر متولد گردیده است. (وسایل الشیعه!، ج7، ص491، ابواب الذکر، باب 24، حدیث 3)2. برآورده شدن حاجات: مرحوم کلینی به سند خود از معاویه بن عمار و از ابی عبدالله(ع) نقل می کند: کسی که صد مرتبه بگوید: یا رب صل علی محمد و آل محمد خداوند صد حاجت او را برآورده می سازد؛ سی حاجت وی را در دنیا و باقی آن را در آخرت. (اصول کافی، ج2، ص 164)3. اجابت دعا: از مهم ترین آثار صلوات، به اجابت رسیدن دعاهاست. مرحوم کلینی در اصول کافی از هشام بن سالم و وی از ابی عبدالله(ع) حکایت می کند که فرمود: دعاها همواره پشت حجابها باقی می ماند، مگر اینکه بر محمد و آل محمد صلوات فرستاده شود. (همان، ص064) چه بسیارند انسانهایی که دعا می کنند، ولی دعای آنان در پیشگاه خداوند به اجابت نمی رسد. شاید یکی از علتهایش این باشد که دعاها را با صلوات بر محمد و آل محمد، نمی آرایند. ابن کثیر عالم اهل سنت، روایتی را که ابوداود آن را صحیح می داند چنین نقل می کند: روزی رسول خدا(ص) شنید (دید) که مردی در نمازش (پس از نمازش) دعا می کند ولی نه خدا را به عظمت یاد می کند و نه بر محمد صلوات می فرستد، به او و دیگران فرمود: هنگامی که یکی از شما می خواهد نماز به پا دارد، (بعد از نماز) نخست خداوند را به عظمت و ثنا یاد کند، سپس بر نبی او صلوات بفرستد، آن گاه هرچه می خواهد دعا نماید. (الدمشقی، اسماعیل بن کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، ج 6، ص 482)4- زینت مجلس: یکی دیگر از فواید صلوات این است که صلوات، زینت و آرایش مجالس است، سیوطی با سندی که به عایشه منتهی می گردد، می گوید: زینوا مجالسکم بالصلاه علی النبی(ص) (السیوطی، جلال الدین عبدالرحمن، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 5، ص 904) هم چنین از آثار دیگر صلوات می توان به موارد زیر اشاره کرد: صلوات بر محمد و آل محمد گناهان را از بین می برد. (بحارالانوار، ج 19، ص 84)
- صلوات در نزد خداوند همانند تسبیح و تهلیل و تکبیر است. (همان)
- هیچ عملی در روز جمعه، افضل از صلوات نیست. (همان، ص 15)
- با ذکر صلوات، انسان از گناهانش بیرون می رود. (همان، ص 55)
- ذکر صلوات، افضل از آزادی بندگان است. (همان، ص 75)
- هیچ چیز از ذکر صلوات بر محمد و آل محمد برتر نیست. (همان)
- ذکر صلوات، سپری از آتش جهنم است.(همان، ص 85)
- خداوند در برابر ذکر صلوات برای فرستنده آن، هزار حسنه می نویسند. (همان)
- فرستنده صلوات، مورد شفاعت قرار خواهد گرفت. (همان، ص 36)
- خداوند برای فرستنده صلوات، صدحاجت برآورده می سازد که هفتاد حاجت از حاجت های دنیا و سی نیاز از نیازهای آخرت است. (همان ص 95)
- فرستند ه صلوات، از همنشینان پیامبر در عالی ترین درجات بهشت است. (همان)
- صلوات، از بین برنده نفاق و دورویی است. (همان)
- فرستادن صلوات، سبب ایجاد نور در قبر می شود. (همان، ص 07)
- صلوات، وسیله تقرب به خدا است. (تفسیر نورالثقلین، ج 4، ص 303)
- صلوات بر محمد و آل محمد در بین نماز ظهر و عصر، برابر با هفتاد رکعت نماز است. (سفینه البحار، ج 1، ص 94)
- با ذکر صلوات، فراموش شده ها به یاد می آید. (همان)
- کسی که پس از نماز صبح و بعداز نماز ظهر بر محمد و آل او صلوات بفرستد، از دنیا نمی رود، مگر اینکه امام زمان(عج) را ببیند. (همان)
- فرستادن صلوات، سبب توانگری و زدودن فقر از انسان و جامعه می شود. (مجله کوثر، ش 05، ص 731).
- فرستادن صلوات، سبب دفع و رفع تشنگی در روز قیامت می شود. (همان)

برکات و ثواب صلوات در باب ثواب صلوات روایات فراوانی است که تاکید می کند ده هزار بار حسنه دارد، رحمت و برکت و لطف و کرامت خدا را به همراه دارد، معادل با پاداش و ثواب تسبیح و تکبیر خداست، ارتقاء درجه به همراه دارد، معادل سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر است. صلوات برکات فراوانی را برای شخص بدنبال دارد که برکات صلوات را می توان به برکتهای دنیوی و اخروی تقسیم کرد. در دنیا صلوات باعث برآورده شدن حاجت، ازدیاد مال، رفع فقر، بخشش گناهان، ادای قرض، خوشبو شدن، درمان فراموشی، رفع نفاق، نجات از سختی، تندرستی، خواب مقصود دیدن و درک امام قائم می شود. برای اثبات برخی از موارد ذکر شده به کلام ائمه استناد می کنیم. حضرت رسول اکرم (ص) می فرمایند «صلوات فرستادن، فقر ر ابرطرف می کند» امام صادق (ع) می فرمایند: هر کس بعد از نماز صبح و نماز ظهر بگوید:«اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم » (خدایا بر محمد و آلش درود بفرست و به فرجشان سرعت بخش) نخواهد مرد تا آن که امام قائم از خاندان پیغمبر (ع) را درک و به ملاقاتش نایل آید.» از دیگر برکات حائز اهمیت صلوات از بین رفتن گناهان است، چنانکه امام رضا به نقل از رسول خدا می فرمایند:«الصلاه علی و علی اهل بیتی تذهب بالنفاق» «صلوات و درود بر من و خاندان من نفاق را از بین می برد». و اما برکات اخروی صلوات را می توان به پنج مرحله تقسیم کرد.

1- عالم برزخ مداومت بر صلوات، عذاب قبر را در عالم برزخ دور می کند، ظلمت گناه را از بین می برد، عذاب را از همه اهل قبرستان دور می کند، ثواب صلوات سنگین تر از گناهان است، صلوات، فریادرس ایشان در قبر است، چهره انسان را در برزخ نورانی و جان کندن را راحت می کند. ابوعلقه می گوید: پیامبر(ص) بعد از نماز صبح رو به طرف ما کرد و فرمود: «اصحاب من! دیشب عمویم حمزه و برادرم جعفر(طیار) را در خواب دیدم به آن دو نزدیک شدم و گفتم: پدر و مادرم فدایتان، کدام عمل را برتر یافتید؟ پاسخ دادند: پدر و مادر به فدایت، ما صلوات بر تو، تشنه را سیراب کردن و محبت علی بن ابیطالب را برترین اعمال یافتیم.» همچنین از ایشان نقل است که فرمودند: «الصلاه علی نور فی القبر» «صلوات بر من، نوری در قبر است.» و نیز فرمود :«هر کس بر من صلوات زیاد بفرستد از تلخی مرگ و جان کندن ایمن گردد»

2- قیامت از ائمه(ع) آمده که هر کس در دنیا مداومت بر صلوات داشته باشد خصوصاً در روز جمعه، صلوات، شفیع ایشان می شود در قیامت، همچنین صلوات بسیار، صلوات فرستنده را در روز قیامت نزدیک ترین فرد به پیامبر قرار می دهد، خداوند از هر جهت بر فرد نور می تاباند، هفتاد حاجتش را در قیامت برآورده می کند و او را در زیر عرش الهی قرار می دهد. همچنین این صلوات ها موجب سنگینی اعمال در قیامت و افضل اعمال محسوب می شود و ذخیره ای خوب برای ایشان در قیامت به حساب می آید. از پیغمبر نقل است که فرمودند: «سه کس در روز رستاخیز آن روزی که سایه ای جز سایه خداوند نخواهد بود در زیر عرش الهی خواهند بود: «عرض شد: یا رسول الله آنها چه کسانی هستند؟» فرمود: «آن کس که اندوه غمزده ای از امت من را برطرف سازد و کسی که سنت مرا زنده نماید و آن کس که فراوان بر من صلوات فرستد.»

3- پل صراط صلوات، راهنمای انسان در هنگام عبور از پل صراط است و نوری است که راه را بر او روشن می کند، چنانکه رسول گرامی اسلام(ص) می فرمایند: «اکثروا الصلاه علی فان الصلوه علی نور فی القبر و نور علی الصراط و نور فی الجنه» «بر من بسیار درود بفرستید چرا که درود فرستادن بر من، برای صلوات فرستنده، نوری است در قبر و نوری است بالای صراط و نوری است در بهشت.»

4- جهنم صلوات انسان را از گرمای جهنم مصون می دارد و مانعی است در ورود به آتش جهنم. رسول خدا(ص) فرمودند: «لن یلج النار من صلی علی و من نسی الصلوه علی فقد أخطأ طریق الجنه» «آن کس که بر من درود بفرستد، داخل آتش نخواهد گردید و هر کس درود فرستادن بر من را فراموش کند، از راه بهشت به خطا خواهد رفت.»

5- بهشت صلوات فرستندگان در بهشت، حورالعین نصیبشان می شود، دوست پیامبر در بهشت شده و هفتاد هزار قصر بهشتی دریافت می کنند، شراب سلسبیل می نوشند، در زمره خواص پیامبر وارد بهشت می شوند. شخصی از پیامبر پرسید: صلوات فرستادن امت، ارسال تحفه ای است به نزد شما، آیا از جانب شما تحفه ای برای ایشان خواهد بود؟ آن حضرت فرمود: «امروز، صلوات امت بر من، تحفه ای است از ایشان برای من، و فردا، تحفه من برای ایشان، در بهشت خواهد بود.»

آداب صلوات حال چه موقع و کجا صلوات فرستادن ثواب بیشتری دارد البته، هدف، ذکر صلوات و مداومت بر آن است اما از آنجا که مؤمن باهوش است به دنبال چیزهایی است که این حساب را چندین برابر می کند لذا به دنبال زمان مناسب و مکان مناسب برای فرستادن صلوات می گردد.

زمان صلوات بهترین زمان صلوات پنج شنبه شب تا غروب جمعه است. از امام جعفر صادق نقل است که: «در آخر روز پنج شنبه و شب جمعه، جمعی از ملائکه، از آسمان فرود می آیند، که با ایشان، قلم ها از طلا و لوحها از نقره هست، و در آخر روز پنج شنبه و شب جمعه و روز جمعه تا وقت غروب، چیزی به جز صلوات بر پیغمبر و آل آن حضرت علیهم السلام را نمی نویسند» هر وقت که انسان یاد خداست بهتر است که صلوات فرستد، روز مبعث، هنگام شنیدن صدای اذان، ماه شعبان بعد از نماز صبح و هنگام طلب حاجت، از بهترین اوقات صلوات فرستادن است. امام صادق(ع) فرمودند: پس از نماز صبح، پیش از آن که حرفی بزنی صدبار بگویید: «یا رب صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرج آل محمد و اعتق رقبتی من النار»

مکان صلوات در هنگام عبور از مسجد، ورود به مسجد، عطسه کردن، وزش باد، ذبح گوسفند، و در مکان خوانده شدن خطبه ازدواج، فرستادن صلوات مستحب است. رسول خدا می فرمایند: هر که باشید بر من درود فرستید زیرا درود شما به من می رسد اما در روایات بر برخی مکانها تأکید شده از جمله: حضرت علی(ع) می فرمایند: «هرگاه از مسجدی عبور کردید، بر پیغمبر(ص) صلوات بفرستید» آنچه که از بررسی آیات و روایات می توان استنباط نمود این است که فرستادن صلوات اولاً باید به شکل درود و سلام بر پیامبر و آلش باشد تا قبول شود، از طرفی فرستادن صلوات در همه زمان ها و همه مکان ها ضروری است و ذکر برآورده شدن حاجت به حساب می آید و دارای ثواب و برکات فراوانی است که در دنیا و آخرت برفرستنده صلوات سرازیر می شود.

اهمیت صلوات
یکی از ذکرهای مهمی که انسان را به خدا نزدیک می‏کند و در مسیر حق ثابت‏قدم نگاه می‏دارد، صلوات بر پیامبر اکرم و آل او است‏
. درود و صلوات بر پیامبر ص موجب علوّ درجات و ثواب برای فرستندگان آن خواهد بود و دیگر اینکه فرستادن صلوات سبب می‏شود نام و یاد پیامبر اکرم ص برای همیشه زنده و جاوید بماند. به همین دلیل آفریدگار عالم هستی و تمام فرشتگانی که تدبیر این جهان به فرمان حضرت حق بر عهده آنها گذارده شده، بر او درود می‏فرستند . صلوات شعار رسمی مسلمانان است که هر صبح و شام بارها در بهترین عبادت خویش (نماز) آن را تکرار می کنند. صلوات پیوسته خداوند و فرشتگان بر پیامبر و امر تأکیدی به مؤمنان بر تداوم صلوات بر ایشان را تسلیم بودن در برابر فرمانهای پیامبر (ص) جلوه دیگری از این اهمیت است. ابوبصیر سؤال کرد: منظور از صلات بر پیامبر (ص) را فهمیده ایم، اما معنی تسلیم بر او چیست؟ امام صادق(ع) فرمود: «منظور تسلیم بودن در برابر او در هر کار است.» تفسیر مجمع البیان، طبرسی، ج 7، ص 579. از صلوات، در روایات به عنوان «برترین اعمال» یاد شده، چنانکه خوارزمی در «مناقب» خود از ابوعلقمه نقل کرده که روزی پیغمبر (ص) نماز صبح را با ماگزارد و بعد از آن به ما رو کرد و فرمود: ای یاران، من دیشب عموی خود حمزه بن عبدالمطلب و برادرم جعفر بن ابیطالب را در خواب دیدم. از ایشان پرسیدم: فدایتان شوم، کدام اعمال را برتر یافتید؟ گفتند: بهترین اعمال را در سه چیز یافتیم: صلوات بر شما، آب دادن تشنگان و دوستی علی بن ابیطالب (ع) منهج الصادقین، همان، ص 361

بخش دوم مشروح مطالب :

معنا و مفهوم صلوات صلوات ، در لغت ، به معنای دعاست و نماز را به جهت شامل بودن بر دعا ، صلاه می گویند . در حال حاضر ، در عرف مردم ، صلوات را بر دو چیز اطلاق می کنند : یکی ، درود و دعایی است خاص که مضمونش استدعای رفعت درجه و ازدیاد قرب حضرت محمد (ص) است . معنای دوم صلوات ، نماز است . 

بعضی معتقدند صلواه، از تصلیه مشتق شده است که به معنای متابعت است ، یعنی نماز تابع شارع است ، به عبارتی ، تابع خداوند است. بعضی گفته اند : صلوات از صله مشتق شده است و نماز حقیقی آن است که در حال نماز از خلق ، منفصل و به خالق ، متصل می گردد و نمازگزار رابطه تقرب عبد است به معبود و صلوه واسطه اتصال امت است به حضرت رسول (ص) .
بعضی صلوات از سوی حق تعالی را پنج معنی کرده اند : رحمت: مغفرت ، ثناء ، تذکیه و کرامت .
بعضی از علمای علم حروف می گویند : صلوات ، مرکب است ، به شرح زیر :
« صاد » صلوات از صمد است که از اسماء خداوند است.
« لام » صلوات از لطیف است که از اسماء خداوند است.
« واو » صلوات از واحد است که از اسماء خداوند است.
« هاء » صلوات از هادی است که از اسماء خداوند است.
بعضی می گویند : صلوات یعنی تسلیم شدن ، یعنی تسلیم نماید خود را برای کسی که خدا او را وصی و خلیفه خود گردانیده است . محمد یعنی بسیار ستودن و بسیار ستایش کردن. سزاوار است که محمد را بسیار ستایند ، یعنی به هر ستایش ستوده شود ؛ و لذا اسم محمد به صلوات اختصاص داده شده و بعضی ها گفته اند که «محمد » و « احمد » مشتق از حمید است و « حمید » یعنی « حامد » ، یعنی ستانیده و معنای « محمود » یعنی « ستوده» . خدا دو اسم مبارک « حامد » و « محمود » را اختصاص داده به حضرت رسول الله در مقام ستودن حق تعالی ، احمد است . یعنی از همه کس بیشتر ستایش گر خداست و در مقام ستوده شدن محمد است ، یعنی بیشتر از همه کس ستایش کرده شده است . اکنون که عظمت پیامبر (ص) را شناختیم زندگی آن خاتم پیامبران را به اختصار نظر می کنیم .

استجابت دعا
رسول خدا ص فرمود هر که بگوید:
لا اله الا الله وحده لا شریک له . اللهم صل على محمد و آل محمد. مرغ سبزى ، از دهان او بیرون بیاید. و دو بال دارد، مکلل به مروارید و یاقوت . و چون آن دو بال را مى گشاید، به مشرق و مغرب مى رسد و از آن مرغ ، صدایى شنیده مى شود، مثل صداى مگس نحل . پس حق تعالى به او مى فرماید که : مرا مدح کردى و پیغمبر مرا مدح کردى ، الحال ساکن مشو. آن مرغ مى گوید که : چگونه ساکن شوم ، و حال آن که تو گوینده لا اله الا الله را نیامرزیدى ؟ خطاب مى رسد: ساکن شو، من او را آمرزیدم .

پاک شدن از گناهان یک سال
امام صادق (ع ) فرمود: هر کس بعد از نماز ظهر بگوید:
اللهم اجعل صلواتک و صلوات ملائکتک و رسلک على محمد و آل محمد ؛ تا یک سال هیچ گناهى بر او نوشته نمى شود.

آمرزش گناهان
پیغمبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله فرمودند:
من قال اءللهم صل على محمد و آل محمد اءعطاه الله اءجر اثنین و سبعین شهیدا و خرج من ذنوبه کیوم ولدته امه ؛ هر کس بگوید اللهم صل على محمد و آل محمد خداوند به او پاداش ‍ هفتاد و دو شهید خواهد داد و مانند روزى که از مادر متولد گردیده است از گناه بیرون خواهد گردید.

پاک شدن سه روز از گناه
رسول اکرم ص
فرمودند: هر که یک مرتبه بر من صلوات فرستد، آن دو ملکى که حافظ اویند، تا سه روز، هیچ گاه براى او نمى نویسند.                                                                                                         ریزش گناهان
رسول خدا ص فرمودند: هر گاه کسى از امت من بر من صلوات فرستد و به دنبال آن بر اهل بیت من صلوات فرستد، براى او درهاى آسمان باز خواهد شد و بر او فرشتگان هفتاد بار صلوات مى فرستند؛ گر چه گنهکار بسیار خطاکار باشد. سپس از او گناهان مى ریزد، چنان که برگ از درخت مى ریزد.

نوشتن صلوات
پیامبر خدا ص
فرمودند: من صلى على فى کتاب لم تزل الملائکة تستغفر له مادام اسمى فى ذلک الکتاب . ؛ هر کس در نوشته اى بر من درود فرستد، تا زمانى که نام من در آن نوشته موجود باشد، فرشتگان پیوسته براى او آمرزش طلبند.

خوشا به حال شما که آمرزیده شدید
پیغمبر اکرم ص فرمودند: همانا کاروانى از فرشتگان به امر خداوند بزرگ در جهان پراکنده اند، هرگاه به جلسه ذکر خاندان عصمت و طهارت مى رسند و به یکدیگر مى گویند فرود آیید زمانى که پیاده شدند اهل محفل را با آمین گفتن و صلوات آنان همراهى مى کنند؛ و در پایان به یکدیگر بر اهل ذکر گویند خوشا بر شما که آمرزید شدید!

از بین برنده گناهان
امیر المؤ منین ع فرمود: فرستادن صلوات بر پیغمبر خدا ص بهتر از آبى که آتش را خاموش کند، گناهان را از بین مى برد و سلام بر آن حضرت اءفضل است از آزاد کردن چند بنده از قید بردگى ، و دوستى رسول خدا ص
افضل و برتر از جان نثارى و ریختن خون ها.

طلب آمرزش با همه زبان
در اخبار وارد شده است که وقتى بنده اى بر رسول خدا ص صلوات فرستد، حق تعالى از آن صلوات ، از نور، عمودى مى آفریند که یک طرف آن بر زمین است ، و طرف دیگر آن در آسمان ، و آن عمود، هفتاد هزار شعبه دارد؛ و بر هر شعبه ، هفتاد هزار ملک نشسته است ؛ و هر ملکى هفتاد هزار سر دارد؛ و بر هر سرى هفتاد هزار دهان است ؛ و در هر دهانى هفتاد هزار زبان است ؛ و به هر زبانى هزار لغت تکلم مى نماید، و جمیع آن ملایکه با همه آن ها زبان ها و لغت ها براى آن صلوات فرستنده استغفار مى کنند، تا روز قیامت .

بخشش گناهان
در کتاب عیون المجالس که آن نیز از کتب عامه است روایت است که : وقتى یکى از بندگان بر رسول خدا ص صلوات فرستد، منادى از عالم غیب ندا کند که حق تعالى ، بر این بنده ده بار صلوات فرستد؛ و چون این ندا به آسمان اول رسد، هزار بار بر او صلوات فرستند؛ و چون به ساکنان آسمان دوم رسد، هزار بار بر آن افزایند؛ و هم چنین تا آن که نزدیک سدرة المنتهى مى رسد، به هفت هزار بار خواهد رسید. پس حق تعالى به ملایکه خطاب نماید که : شما از عهده صلوات بنده من بیرون نمى توانید آمد. آن را به من وا گذارید، تا آن که من جزاى او را بدهم ، و جزاى او آن است که گناهان او را بیامرزم .
                                                                                                            صلوات هنگام بوییدن گل
مالک جهنى ، مى گوید: که گلى به حضرت امام جعفر صادق ع دادم ، گرفتند و بوییدند و بر هر دو دیده گذاشتند، پس فرمودند: هر که گلى را بگیرد و ببوید و بر دیده بگذارد و بگوید:
اللهم صل على محمد و آل محمد. هنوز بر زمین نگذاشته باشد که گناهانش آمرزیده شود.

بخشیده شدن گناهان آینده و گذشته
رسول خدا ص فرمود: هر دو بنده که دوست یکدیگر باشند براى خدا و با هم مصافحه نمایند و بر من صلوات فرستند، پیش از آن که از هم جدا شوند، حق تعالى گناهان گذشته و آینده هر دو را مى آمرزد.
دیگر آن که آن حضرت فرمود: هر که مصافحه کند با مسلمانى ، و در وقت مصافحه بگوید: ا للهم صل على محمد و آل محمد و سلم این عمل از گناهان او، چیزى باقى نمى گذارند.

انهدام گناهان
امام رضا ع فرمود: هر کس نتواند کفاره گناهانش را بپردازد، باید بر محمد و آلش درود فراوانم بفرستد چه آن گناهان را منهدم مى سازد.

تندرستى و عافیت
پیامبر اکرم ص فرمود: کسى که یک بار بر من درود بفرستد، خدا ده بار بر او درود مى فرستد و کسى که ده بار بر من درود بفرستد، خدا صد بار بر او درود مى فرستد.. البته صد بار نیز، هزار بار درود خدا را در پى دارد و کسى که هزار بر بر من درود فرستد، هیچ گاه عذاب نخواهد دید (و افزود) کسى که یک بار بر من درود بفرستد، خداوند درى از رحمت و عافیت را به روى او مى گشاید و نیز کسى که بر من درود فرستد، گناهانش از بین خواهد رفت .

روییدن پر و بال به برکت صلوات
روزى جبرییل - علیه السلام - نزد رسول اکرم جلیل (ص ) آمد، و گفت : یا رسول الله ! امروز غریبى مشاهده نمودم ، آن امر این است که در وقت پایین آمدن از آسمان ، گذارم به کوه قاف افتاد، در آن جا آواز ناله دلخراش و فریاد جگر سوزى به گوش من رسید، دانستم که داغ دیده اى که به آن زارى مى نالد، و درمانده اى است که به آن نیازمندى مى خروشد. از عقب آن ناله رفتم ، فرشته اى دیدم ؛ که پیش از آن ، او را در آسمان ، با عظمتى هر چه تمام تر دیده بودم که بر تختى از نور مى نشست و هفتاد هزار فرشته در خدمت او صف زده مى ایستادند؛ وقتى نفس مى زد، ملایکه از نفس او مخلوق مى شدند؛ او را دیدم که با دلى خسته و بالى شکسته ، بر زمین افتاده . از حالش پرسیدم . گفت : در معراج مصطفى - ص- من بر تخت خود نشسته بودم ، و به آن تعظیم آن حضرت نپرداختم ، و شرایط تجلیل و تکریم را-چنان که شایسته بود - به جا نیاوردم ، به این عقوبت مبتلا شدم ، و از ذروه افلاک ، به حضیض خاک افتادم ، الحال ، تو شفیع من شو، و از حضرت ذوالجلال ، عفو مرا درخواست کن .
من در درگاه احدیت ، تضرع بسیار کرده ، و مغفرت او را درخواست نمودم . خطاب از رب الارباب رسید که :
به او بگوى که اگر مغفرت لغزش ، و عفو گناه خود را مى خواهى ، بر حبیب من صلوات فرست ، تا به مقام اکرام خود برگردى . من صورت حال را، به آن شکسته بال گفتم ، و او بر حضرت شما صلوات فرستاد، فى الحال ، بال هاى اقبال و کرامت او رویید، و از مرکز خاک به محیط افلاک پرواز کرده ، به برکت این خدمت ، به محل قرب رسید.

صلوات در آغاز دعا
امام صادق ع فرمود: لازم است بر هر یک از شما که هنگام اظهار حاجت در پیشگاه خداوند بزرگ ، با ستایش الهى آغاز کند و به تمجید پیامبر و آل او بپردازد. سپس به تقصیرها و گناهان خود اعتراف کند و پس از آن حاجت خود میان نهد.

یک بار صلوات و بخشش ده خطا
رسول خدا ص فرمودند: هر کس بر من یک بار درود فرستد، خدا بر او ده بار درود خواهد فرستاد و ده خطا را از او برطرف خواهد ساخت و ده درجه را برایش بالا خواهد برد.

درمان گناهان با صلوات

واجب شدن شفاعت: رسول اکرم (ص) در وصیت خود به امیر المومنین علی(ع) فرمود: یاعلی هرکس بر من ، هر روز وهر شب صلوات فرستد، شفاعتم بر او واجب می شود اگرچه گناهش از گناهان بزرگ باشد.

سنگینی حسنات: رسول خدا(ص) فرموده: من در قیامت نزد میزان اعمال می باشم ، هرکس کفه گناهانش افزون تر از حسناتش شود ، آن صلوات هایی را که بر من فرستاده بیاورم وبر حسناتش بیفزایم تا بر گناهانش فزون آید.

چیره شدن ثواب صلوات بر گناهانش: کاتبی را بعد از وفات ، در خواب دیدند وحال او را جویا گشتند، جواب داد: گناهان مرا، با صلواتی که بر نام پیغمبر(ص) نوشته بودم ، سنجیدند ، ثواب صلوات زیاده آمده و من را بخشیدند.

محو سیئات: امام صادق (ع) فرمود: صدقه دادن در شب جمعه وروز آن ، ونیز صلوات (درود فرستادن) بر محمد (ص) او را در شب جمعه و روز آن برابر هزار حسنه است وهزار سیئه وبه وسیله آن ، نابود می شود وهزار درجه بر مقام آدمی ، افزوده می شود.

اثر هزار صلوات در روز جمعه: رسول خدا(ص) فرمود هرکس هزار بار در روز جمعه بر من صلوات فرستد خطایای هشتاد ساله اش آمرزیده می شود.

بخشش گناهان به اندازه ریگ بیابان: از حضرت امام علی نقی(ع) منقول شده است : هرگه گلی را ببوید وبر دیده ها گذاشته ، صلوات بر محمد وائمه بفرستد ، حق تعالی برای او از حسنات به قدر ریگ یک بیابان عالج که در مابین مکه وشام وعراق کشیده شده است ، بنویسد واز گناهان او ف به اندازه ریگ بیابان محو نماید.

محوشدن ده گناه: رسول اکرم (ص)فرمود: هرکس بر من یک بار صلوات ودرود بفرستد ، خدا به سبب آن ده بار بر وی درود فرستد وده گناه از وی محو فرماید وده حسنه برای او ثبت کند ودو فرشته موکل بر او برای رساندن آن صلوات به روح من از یکدیگر سبقت گیرند.

ثواب هفتاد ودوشهید: رسول خدا (ص) فرمودند : هرکس بر محمد وآل او صلوات بفرستد ، خداوند به او ثواب هفتاد ودو شهید عنایت فرماید واز گناهان بیرون می آید مانند روزی که از مادر متولد شده باشد

ثواب عادت به نوشتن ذکر صلوات: در کتاب معراج النبوة آمده است که: مردی در کوفه برای مردم کتاب می نوشت وعادت داشت که هنگام نوشتن ، هرگاه با نام مبارک ص می رسید صلوات را نیز همراه آن می نوشت ، پس از این که وفات نمد اورا دزرخواب دیدند ، از اوپرسیدند با تو چه کردند ؟ او گفت : چون من عادت داشتم پس از نوشتن نام پیامبر "ص" بنویسم به همین خاطر مرا آمرزیدند.

آمرزش گناهان با صلوات

حضرت محمد (ص) فرمود : هر کس هر روز از روی شوق و محبت به من سه مرتبه صلوات بفرستد ، بر خدا لازم می شود که گناهان او را بیامرزد ؛ در همان روز یا همان شب .

دائم الصوات: سفیان ثوری گفت : سالی در ایام حج ، به سوی کعبة مقصود می رفتم. وقتی به مدینة طیبة رسول خدا رسیدم و به روضه و حرم شریف مشرف شدم ، جوانی را دیدم که سیمای صالحان در چهره اش نمایان بود ، و آثار پرهیزگاران از صورتش پیدا بود و دور حرم مطهر زیارت می کرد ، و چیزی بر زبانش نبود جز صلوات.
خواستم که از او بپرسم « چرا این همه دعا و ذکر که وارد شده است ، را نمی گویی ؟»که جمعیت بین من و آن جوان فاصله انداخت ، و این حرف توی دلم ماند . به مکه آمدم و در حال طواف ، دوباره آن جوان را دیدم . باز جز صلوات چیز دیگری بر زبانش ندیدم.آمدم که دوباره با او حرف بزنم که دوباره ازدحام مردم بین من و او جدایی انداخت.دوباره حسرت حرف زدن به دلم ماند . روز عرفه که به عرفات رفتم ، همه را در حال ذکر و ورد می دیدم ، باز آن جوان را دیدم که می گفت : «
اللهم صل علی محمد و آل محمد »، می نشست و صلوات می فرستاد ، می ایستاد و صلوات می فرستاد راه می رفت و صلوات می فرستاد . رفتم جلو و سلام کردم و با او گرم صحبت شدم . گفتم : از مدینه تا این جا به دنبالت هستم و در همه احوال دیدم همواره صلوات می فرستی ؟! تعجب می کنم از این ذکر ، در حالی که تمام مردم در حال نماز و ذکر و دعا و تضرع و استغفار و خشوع و خضوع هستند ، تو همه اش می گویی : « اللهم صل علی محمد و آل محمد » . آیا از این ذکر چیزی دیدی ؟!
گفت : رفیق ! من از این صلوات خیلی چیزها دیدم . به خاطر همین همواره صلوات می فرستم . یکی از آنها این داستان عجیب است که برایت می گویم ، که ببینی این صلوات چه می کند . پارسال در این موقع با مرحوم پدرم به سوی کعبة مقصود به راه افتادیم.در بین راه ، در فلان منزل پدرم مریض شد و از سفر باز ماندیم . من هم رفتم جایی را کرایه کردم و مرحوم پدرم را به آن جا بردم و چراغی را روشن کردم و سرش را کنار خودم گذاشتم و همین طور به صورتش نگاه می کردم ، دیدم اجلش رسید و پدرم به سکرات مرگ افتاد .
روی سفید پدرم سیاه شد . از دیدن این منظره خیلی ناراحت و ترسان شدم ، گفتم « انا لله و انا الیه راجعون » صبح می شود و مردم برای کفن و دفن می آیند و روی پدرم را سیاه می بینند و می گویند این پیر چه معصیت کرده که به این روز افتاده . از دیدن این منظره خیلی ناراحت بودم ، پارچه ای رویش انداختم و از شدت ملامت اغیار ، گریة زیادی کردم که پدرم از دستم رفت و از همه مهمتر صورتش هم سیاه شده ، چه کنم ؟ از ناراحتی و گریه زیاد کنار بستر پدرم خوابم برد ، در عالم خواب دیدم یک نفر نورانی و زیبا که تا به حال به زیبایی او در دنیا ندیده بودم و بویی به خوشبویی او استشمام نکرده بودم . لباس های زیبا در بر داشت که تا به حال ندیده بودم و عمامه ای به سفیدی عمامه او ندیده بودم . داخل شد و سر بالین پدرم آمد و پارچه ای را که رویش بود کشید و دست مبارک را روی صورت مرحوم پدرم مالید .
ناگهان صورت پدرم سفید شد . من که متحیر بودم‌ ، با تعجب خود را به دست و پای آن حضرت انداختم و گفتم : آقا شما کی هستی که مرا از این غم بزرگ نجات دادی ؟ فرمود:من صاحب قرآن ، محمد بن عبدالله (ص) هستم . گفتم : پدرم چه کار کرده بود که به این رو سیاهی مرد .
حضرت فرمود : این شخص به خودش جفا می کرد و گنهکار بود ، اما چون همیشه بر من صلوات می فرستاد و به یاد من بود من هم در این جا به فریادش رسیدم و به یادش هستم ، و این پاداش کسی است که بر من صلوات بفرستد . من از خواب بیدار شدم و روی پدرم را چون ماه تابان درخشان و روشن دیدم . از آن روز تا به حال فهمبدم که صلوات چه خاصیت هایی دارد .

بیمه یک سال گناه
از حضرت صادق - علیه السلام - منقول است : هر که در روز جمعه بعد از نماز صبح بگوید:
اللهم اجعل صلواتک و صلوات ملائکتک و حملة عرشک و جمیع خلقک و سمائک و ارضک و انبیائک و رسلک على محمد و آل محمد ؛ تا یک سال هیچ گناهى بر او نوشته نمى شود.

افضل اعمال روز جمعه
ابن ابى عمیر گوید: حماد بن عثمان از امام صادق - علیه السلام - پرسید: افضل اعمال در روز جمعه کدام است ؟
 فرمود: یک صد بار صلوات بر محمد و آل محمد بعد از نماز عصر، و هر چه بر آن بیفزایى بهتر خواهد بود.
احمد بن خالد برقى گوید: در روایتى که عبدالله بن سیابه و ابو اسماعیل از ناحیه یکى از این دو امام ابو جعفر باقر یا ابو عبدالله صادق - علیه السلام - نقل کرده فرمود: چون نماز جمعه به جاى آوردى بگو:
اللهم صل على محمد و آل محمد الاءوصیاء المرضیین باءفضل صلواتک ، و بارک علیهم باءفضل برکاتک ، و السلام علیه و علیهم و على اءرواحهم و اءجسادهم و رحمة الله و برکاته خداوند براى تو یک صد هزار حسنه بنویسد و یک صد هزار گناه از نامه عملت محو سازد، و یک صد هزار حاجتت را براى آن روا کند، و یک صد هزار درجه مقامت را بالا برد.

اهمیت صلوات بر پیامبر و آل او

صلوات برپیامبراکرم(ص) و اهلبیت او، ذکر نافعی است که قرآن کریم و احادیث و روایات بر آن تأکید فراوان دارند. در مطلب حاضر، نویسنده نگاهی اجمالی به اهمیت این ذکر مفید دارد. در آیه 56 سوره احزاب آمده است که «خدا و فرشتگان بر پیامبرش درود و صلوات می فرستند». اکنون این پرسش مطرح می شود که مفهوم صلوات خدا و فرشتگان چیست و کیفیت صلوات بر پیامبر (ص) چگونه است. براساس روایاتی که شیعه و سنی به طور گسترده، به نقل آن پرداخته اند، کیفیت صلوات بر آن حضرت به دست می آید. ابوحمزه ثمالی از کعب بن عجره حدیث می کند، آنگاه که آیه صلوات بر پیامبر نازل شد، گفتیم: یا رسول ا... ما می دانیم که چگونه بر شما سلام دهیم اما کیفیت صلوات بر شما چگونه است. حضرت فرمودند که بگویید: «اللهم صلی علی محمد و علی آل محمد کما صلیت علی آل ابراهیم انک حمید مجید اللهم بارک علی محمد و علی آل محمد کما بارکت علی آل ابراهیم انک حمید مجید.» (تفسیر منهج الصادقین، ج7، ص 335/ سنن ابن ماجه، ج1، ص 293)

برجستگی «آل پیامبر» در این حدیث و حضور قطعی ایشان در کنار پیامبر( ص) و به هنگام درود بر آن حضرت نشان از رفعت مقام آنان و حضور دایمی عترت درکنار سنت پیامبر (صلوات الله علیه دارد. در اهمیت این حضور باید گفت، پیامبر صلواتی را که شامل آل و خاندان آن حضرت نباشد نکوهش کرده و از آن به صلوات «ابتر و ناقص» یاد کرده است. به عنوان مثال، ابن حجر هیثمی که از بزرگان اهل سنت است، روایت کرده که پیغمبر فرمود: «برمن درود ناتمام نفرستید» گفتند: درود ناتمام چیست؟ فرمود: «اینکه بگویید اللهم صلی علی محمد ناقص است پس بگویید اللهم صلی علی محمد و آل محمد. (تفسیر، 7 نمونه، ج17، ص319) در تفسیر «الدر المنثور، سیوطی هجده حدیث از پیامبر نقل شده که براساس آن «آل محمد» را به هنگام صلوات باید ذکر کرد. (تفسیر المیزان، ج16، ص517) در روایتی دیگر، قبولی نماز مشروط به صلوات بر پیامبر و خاندان او معرفی شده و آمده است: «هرکس نماز بگذارد و در آن بر من و اهل بیتم صلوات نفرستد، نمازش قبول نیست. (الصواعق المحرقه، ص 147-146)

در روایتی دیگر که اهمیت صلوات را نشان می دهد، از امام صادق(ع) به نقل از پیامبر (ص) می فرمایند: «هر که نزد او نام من آورده شود و او صلوات بر من نفرستد، حق تعالی او را از بهشت دورگرداند (اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 395) البته چنین عقوبت سنگینی از آن کسی است که عمداً و از روی دشمنی با آن بزرگواران از ذکر صلوات روی برتابد. وجوب صلوات در نماز و مشروط بودن قبولی آن بر درود بر پیامبر (ص) و خاندان پاک وی، جلوه دیگری از اهمیت صلوات را بیانگر است. اجماع علمای شیعه به وجوب صلوات در تشهد اول و دوم نماز است. علاوه بر روایاتی که از امامان شیعه در این زمینه آمده است، در کتابهای اهل سنت نیز روایتی که بر وجوب صلوات دلالت می کند، کم نیست.
در روایتی، قبولی نماز مشروط بر صلوات بر پیامبر(ص) و اهل بیت علیهم السلام (یادشده است»: من صلی صلوه و لم یصل فیها علی و علی اهل بیتی لم تقبل منه» (بررسی آیات و روایات صلوات، مرتضی محسنی کبیر ص 321) از این رو، از فقهای اهل سنت «شافعی» آن را در تشهد دوم واجب می داند و از احمدبن حنبل و جمعی دیگر از فقها بر وجوب آن عقیده دارند؛ اگر چه «مالک» و «ابوحنیفه» و عده ای نیز آن را مستحب می دانند. (منهج الصادقین، همان، ص 753) عده ای از مفسران براساس برخی روایات معنا و حقیقت صلوات را با پیمان روز الست (
الست بربکم، قالوا بلی...) و عالم ذر مرتبط دانسته و صلوات را تجدید عهد و میثاق با عهد اولیه آدم در آغاز خلقت دانسته اند. از امام موسی بن جعفر(ع) روایت شده که: کسی که صلوات بر پیغمبر اکرم ص می فرستد، معنایش آن است که وفای به عهد و میثاقی که در عالم ذر پروردگار فرمود «الست بربکم و محمد نبیکم و علی امامکم» بر زبان آورده و قبولی آن را اعلام می کند و تجدید عمل و میثاق به عمل می آورد. (تفسیر جامع، ج 5، ص 73)

آثار و فضایل صلوات
صلوات از سوی گوینده آن شعاری ظاهری و بدون پشتوانه نیست تا از فضایل بی شمار آن در روایات تعجب کنیم و انگشت حیرت بر دهان افکنیم که ذکری چنین کوتاه چگونه فضایلی چنین متبرک دارد: بر اهل ذکر و ایمان پوشیده نیست که تمامی اذکار از جمله صلوات بر پیامبر صلوات الله علیه و خاندان پاکش یک لفظ و یک معنا دارد. تکرار لفظ بدون توجه به معنا سود چندانی ندارد و عمده فضایل در حقیقت ذکر و عبادت نهفته است. چنان که خداوند می فرماید: «ای مردمان شما همگی فقیر درگاه الهی هستید) فاطر51) فرستنده صلوات با واسطه قرار دادن پیامبر و خاندانش و با درود فرستادن بر آنان طلب رحمت و آمرزش می نماید تا با دعایی این چنین از ذات غنی بی نیازی طلب نماید. چنان که گفتیم، صلوات از جانب غیر خدا طلب رحمت است. در آیه صلوات نیز خداوند بلافاصله بعد از امر به صلوات بر پیامبر دستور اکید به تسلیم شدن در برابر فرمان ایشان که فرمان او فرمان خداست، می دهد. به نظر می رسد چنین دستوری بعد از امر به صلوات برای آن است که بفهماند حقیقت درود بر ایشان، تسلیم بودن در برابر امری نبوی است و چنین تسلیمی حیات جاودانه و حقیقی به آدمی می بخشد و او را رستگار می کند و ای اهل ایمان، آنگاه که خدا و رسول به آنچه شما را حیات می بخشد فرا می خوانند، اجابت کنید. ( انفال42) با بررسی روایات فضایل صلوات، چنین به دست می آید که بخشی از این آثار مربوط به زندگی دنیوی و بخشی به زندگانی اخروی مربوط است که به برخی از آنها اشاره می کنیم، اگرچه ممکن است برخی از این آثار مشترک بین دنیا و آخرت باشد.

الف) بعضی از آثار دنیوی نقش صلوات در استجابت دعا
در ادعیه و روایات معصومین (ع) میان صلوات و مستجاب شدن دعا ارتباط عمیقی دیده می شود. در دعاهای صحیفه سجادیه، مناجات شعبانیه، مکارم الاخلاق و... صلوات به گونه ای در ابتدا یا آخر دعا آمده است، زیرا صلوات دعای مقبوله است. در روایت دیگری نقل شده که: هر کسی حاجتی از خداوند دارد، ابتدا صلوات بر پیامبر و آل او فرستد و سپس حاجت بخواهد و سپس صلوات گوید، زیرا خداوند کریم تر از آن است که دو طرف دعا را مستجاب کند و وسط آن را مستجاب نشده رها نماید، زیرا صلوات بر پیامبر و آل او محجوب و در پرده باقی نمی ماند و حتماً مستجاب می شود.
(اصول کافی، همان، ص252) از آن جا که خداوند از مؤمنان خواسته است که به سوی او با وسیله و واسطه ای تقرب جویند (
یا ایها الذین آمنوا اتقواا... و ابتغوا الیه الوسیله... سوره مبارکه مائده/ آیه53) صلوات به معنای واسطه قرار دادن واسطه های فیض الهی برای تقرب به خدا و درک رحمت الهی است چنانکه در تفسیر این آیه به روایاتی برمی خوریم که معصوم(ع) می فرماید: «منظور از وسیله در این آیه، ما اهل بیت هستیم.» (تفسیرالمیزان، ج5، ص715) از رسول خدا نیز روایت شده که: «صلوات شما بر من باعث روا شدن حاجات شما می شود و خداوند را از شما راضی می گرداند و اعمال شما را پاکیزه می کند.» (تفسیر المیزان، ج5، ص623)

همراهی با ملائکه و برخورداری از استغفار آنان
از آنجا که ملائکه پیوسته بر پیامبر(ص) صلوات می گویند، صلوات مؤمنان به معنای همراهی با فرشتگان نیز هست ملائکه نیز برای کسی که صلوات می فرستد استغفار می کند و برای او صلوات می فرستند. از رسول خدا(ص) روایت شده که حق تعالی می فرماید: «هر بنده ای که برای تو صلوات فرستد، هفتاد هزار فرشته بر او صلوات می فرستند و هر که هفتاد هزار فرشته بر او صلوات بفرستد، اهل بهشت خواهد بود.» (جامع الاخبار، فصل82، ص86)
صلوات، از بین برنده نفاق و غم و بخل
از پیامبر(ص) نقل شده است که «صلوات و درود بر من و خاندان من نفاق را از بین می برد.» (محجه البیضاء، ج2، ص313) و در روایتی دیگر به امام علی علیه السلام توصیه می کند که هرگاه امری تو را اندوهگین ساخت، بر پیامبر و آل او صلوات بفرست. (کنزالعمال، ج1، ص181) و براساس روایتی دیگر از امام حسن مجتبی علیه السلام از پیامبر صلوات الله علیه آن حضرت فرمودند: «بخیل کسی است که چون نام من در نزد او برده شود، بر من صلوات نفرستد.» (کنزالعمال، ج1، ص982) حصول عافیت، توانگری و غنا، به یاد آمدن فراموش شده ها وسیله صلوات و پاکیزه و طیب شدن مجالس به ذکر صلوات، از جمله آثار دیگر صلوات است که در روایات به آنها اشاره شده است.
ب) بعضی از آثار اخروی صلوات
اگر چه برخی از آثار یاد شده در آخرت نیز محقق است، اما بخشی از آثار مختص زندگی اخروی است که به آنها اشاره می کنیم: قرب به رسول الله ص علیه و بهره گیری از شفاعت آن حضرت:پیامبر صلوات الله علیه فرموده اند: «هر کسی بر من صلوات بفرستد، شفاعت من به او می رسد.»(شرح و فضایل صلوات، ص68)«نزدیکترین مردم در روز قیامت بر من در هر جا که باشد کسی است که بر من بیشتر در دنیا صلوات بفرستد.»(شرح و فضایل صلوات، ص85)
کفاره گناهان، خلاصی از آتش و رفع عذاب قبر
امام رضا(ع) می فرماید: «کسی که نتواند با کارهای نیک گناهانش را بپوشاند، باید فراوان بر محمد و آل محمد درود فرستد که صلوات گناهان را نابود می کند.»(آثار الصادقین ج11، ص412) و نیز حضرت رسول فرمودند: «صلوات بر من نور است بر صراط و هر کس بر صراط نور باشد، از اهل نار نخواهد بود. همچنین فرمودند: بسیار بر من صلوات فرستید که صلوات بر من نور است در قبر و نور است در بهشت.
بهره مندی از حسنات مضاعف و سنگینی بر ترازوی اعمال نیک
از انس بن مالک روایت شده که گفت: بر پیامبر خدا صلوات الله علیه داخل شدم و ندیدم هیچ روزی که مسرورتر و شاداب تر از آن روز باشد. از دلیل آن پرسیدم فرمود: «چرا شاداب نباشم، حال آن که جبرئیل هم اکنون بیرون رفت از نزد من و گفت که خداوند فرمود: هر کسی یک بار بر تو صلوات فرستد، ده صلوات بر او می فرستم، ده سیئه را از او محو می کنم و ده حسنه برای او می نویسم.» همچنین از امام صادق علیه السلام «روایت شده» سنگین ترین چیزی که در روز قیامت در ترازوی اعمال می گذارند، صلوات بر حضرت رسول و اهل بیت ایشان است.» با این حال، آنچه ذکر آن رفت فقط بخشی از آثار و فضایل درود بر پیامبر و خاندان پاک ایشان است که صدالبته روایات بیش از آن است که این نوشتار گنجایش ذکر آن را داشته باشد.

بهره هایی از آیه صلوات«ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا أیها الذین أمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما». (1) نکات ظریفی در این آیه است. یکی این که اگر می خواهید حرف تان اثر کند باید خودتان عمل کنید. خدا که می خواهد دستور دهد و بخشنامه ای صادر کند، می گوید ببین خودم عمل می کنم. «ان الله و ملائکته یصلون»، بعد بخشنامه می کند و دستور می دهد که:«یا أیها الذین امنوا» شما هم «صلوا». وقتی حرف انسان، اثر می کند، که خودش هم به گفته اش عمل کند. دوم: اگر می خواهید دیگران دستورات تان را عمل کنند، افرادی را که عمل می کنند مطرح کنید. مثلا من می خواهم بگویم بیایید منزل ما، می بینم شما سنگین هستید؛ می گویید حالا فکر کنم ، ببینم چه می شود. وقتی دیدم که می گوئید تا ببینم فکر کنم و...، می گویم آقای فلانی و فلانی هم می آیند. می گویید خوب، این ها هم می آیند! پس سعی می کنم بیایم. یعنی می گویم افراد برجسته ای منزل ما هستند، طرح افراد برجسته انگیزه شمارا بالا می برد. اگر خواستید مردم را به کاری دعوت کنید افراد برجسته ای را که عمل می کنند، طرح کنید. می گوید:«ان الله و ملائکته». ملائکه ای که با پروردگارشان مخالفت نمی کنند. آنچه فرمان داده شده اند اجرا می نمایند، «لا یعصون الله ما أمرهم»(2) «المدبرات أمرا»(3). ملائکه یصلون،آن هایی که بی گناه و معصومند یصلون، آن وقت شمای گنهکار نمی خواهید صلوات بفرستید! بنابراین پس می گوید:

1 - ان الله یعنی خودم عمل می کنم، تو هم عمل کن.
2 - می گوید دست اندرکاران و کارگزاران هستی و المدبرات امر عمل می کنند پس تو هم عمل کن.«
ان الله و ملائکته یصلون». یصلون، فعل مضارع است و دلالت بر استمرار دارد یعنی خدا و فرشتگان پیوسته صلوات می فرستد. آن وقت تو یک لحظه نمی خواهی یک صلوات بفرستی. نکته دیگر در این آیه این است اگر خواستید مردم به حرف تان گوش فرادهند، این ها را با ادب و محترمانه صدا بزنید. نگفته است یا ایها الناس، ان الله و ملائکته یصلون علی النبی؛ می گوید: یا أیها الذین آمنوا. کلاس یا أیها الذین آمنوا بالاتر است. اگر می خواهید بچه تان بلند شود، حسن جان و آقازاده و عزیزم بگو. برای این که مردم به حرف تان گوش بدهند. احترام مردم را بالا ببرید. بعد می گوید: یا أیها الذین آمنوا «صلوا». این صلوا، یک نظام است که یک بعد سیاسی هم دارد. می خواهد بگوید، حکومتی است که رابطه بین رهبر و امت رابطه درود، درود باشد. به مردم می گوید:«یا أیها الذین آمنوا صلوا» به رهبر می گوید:« خذ من اموالهم صدقه» (4) و صل. به او می گوید صل، به ما می گوید: صلوا. یعنی حکومتی حق است که رابطه ای بین رهبر و امت رابطه درود، درود باشد. اگر به هم لعنت کنند جهنم است؛ «کلما دخلت امه لعنت أختها». (5)

یعنی نظامی حق است که او به شما و شما هم به او صلوات بفرستید. یک خاطره بگویم. ما که مدینه می رویم - خدا قسمت همه کند - خدا به پیغمبر می گوید: ای پیغمبر این هایی که مدینه می آیند؛ قبل از آن که آن ها به تو سلام کنند، بگویند السلام علیک یا رسول الله، تو به آنها سلام کن. آیه اش این است: «اذاجاءک الذین یؤمنون بآیاتنا فقل سلام علیکم». (6) تو به مؤمنینی که می آیند سلام کن. تازه می گوید چون زوار تو هستند. پشت سر کلمه «قل سلام علیکم» این جمله است: «کتب ربکم علی نفسه الرحمه».(7) من هم واجب کردم که به زائرهای تو رحمت بفرستند. خوب بعضی زوار مدینه نااهل اند، می گوید مهم نیست؛ «انه من عمل منکم سوءا بجهاله»،(8) اگر این زوار دسته گلی هم آب دادند، اگر توبه کنند، این ها را می بخشم، ثم تابوا و اصلحوا. (یا أیها الذین آمنوا صلوا) بعد می گوید بعضی ها با زبان، صلوات می فرستند، در عمل کوتاه می آیند، می گوید نه؛ صلوا علیه وسلموا. هم صلوا با زبان، هم سلموا با عمل. بعضی ها عمل می کنند ولی «وهم کارهون»، نماز می خوانند ولی «و هم کسالا» نمازشان با کسالت است، زکات شان «و هم کارهونند». می گوید: نه، اگر می خواهید تسلیم شوید جون جونی، یعنی با تمام وجود؛ صلوا علیه و سلموا تسلیما.

پس ببینید، یک آیه ای که ما در مسجد ساده می خوانیم، برای صلوات فرستادن، ان الله و ملائکته یصلون علی النبی...، خیلی از روی آن ساده رد می شویم، چند تا درس در آن بود. بخش نامه ای مؤثر است که خود بخش نامه کننده عمل کند. برای ایجاد انگیزه سرشناسان را مطرح کنیم. برای ایجاد انگیزه نام مردم را مؤدب ببریم؛ یا أیها الذین آمنوا. به مردم بگویید اگر تو صلوا علیه، پیغمبر هم صل علیه. او صلوا او هم صل. شما صلوا او هم صل. رابطه طرفینی است. فقط ما صلوات نمی فرستیم، او هم صلوات می فرستد. اصلا، خدا بر ما صلوات می فرستد. آیه داریم که خداوند همیشه به مردم صلوات می فرستند. «و هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور»(9). خدا هم صلوات می فرستد این طور نیست، که تنها ما نماز بخوانیم. خدا می گوید: «اذکرونی اذکرکم»(10) طرفینی است. «صلوا علیه» طرفینی است. نه زبانی که منافق باشی، هم با زبان صلوا هم با عمل سلموا. و تسلیم تان هم عاشقانه، آگاهانه و آزادانه باشد.
«صلوا علیه و سلموا تسلیما» اگر حرف های من در این دو سه دقیقه ثوابی داشت. هدیه روح پیغمبر اسلام باشد. بعضی ها را که آدم، دوست شان دارد، می گوید: قربان شما. بعضی ها را که خیلی دوست شان دارد «قربان شما» را ریز می کند و می گوید: قربان زلف هایت، قربان ابروهایت، قربان شکلت، قربان لباست، قربان کفشهایت، قربان خاک زیر کفشت. خدا در قرآن نسبت به پیغمبر چنین کاری کرده است؛ ببینید چه کرده است، می فرماید: «
ثیابک: لباس تو، قریتک، وجهک، صدرک، ظهرک، عنقک، عینیک، لاتجعل «یدک»، قلبک، نساءک و بناتک، لاتحرک به لسانک» بالای دویست دفعه هم گفته است: ربک، با آن که خدا رب العالمین است، این که می گوید: «ربک، لسانک، ثیابک، قریتک، صدرک، عنقک، عینیک، وجهک» چه خبر است؟ این به خاطر این است که خیلی خداوند پیغمبرش را عزیز دارد. خداوند در موضع قرآن می فرماید: من این کاری که انجام دادم فقط به خاطر گل روی تو کردم؛ 1- قبله را عوض کردم «فلنولینک قبله ترضاها»،(11) به خاطر گل روی تو. 2- می گوید روز قیامت آن قدر ببخش «ولسوف یعطیک ربک فترضی».(21) «ترضاها»، «فترضی» یعنی گل روی تو. در دنیا قبله عوض می شود و در آخرت هم مقام شفاعت. این مقام پیغمبر در قرآن است.

ما معتقدیم الان هم نیاز به نبوت داریم. منتها ممکن است حرف هایی بزنند که در زمان قدیم هم بوده است، لکن مرتب شکلش عوض می شود. افرادی که نمی خواهند تسلیم پیغمبر شوند مرتب، هر روزی چیزی می گویند. حرف های قدیم چه بود، حرف های الان چیست؟ یکی از حرف های امروز، همین مسئله تجربه دینی است که این از همه آبکی تر است. قدیم می گفتند: نیاز به پیغمبر برای چیست؟ الان دنیای علم پیش رفته است. خوب، الان که دنیای علم پیش رفته است ما نیاز به پیغمبر نداریم!؟ شما می دانید که هر دانشگاهی آمار تحصیل کرده هایش بیشتر است؛ آمار فساد و جنایتش کم تر نیست؛ اگر نگوییم بیشتر است؟ علم به تنهایی کافی است؟ همان نیاز به انبیاء در این زمان هم وجود دارد.
سؤال: آیا بشر همه چیز را می داند یا جاهل است؟ اگر انسان همه چیز را نمی داند تا انسان و جهل است، معلم می خواهد و پیغمبر معلم است. تا انسان متحیر است راهنما می خواهد و بشریت متحیر است. در جهل بشر گیر داریم! چهار چیز بلد شدیم، یعنی عالم شدیم؟ اگر جاهل معلم می خواهد بشر هنوز جاهل است. اگر متحیر، راهنما می خواهد بشر امروز متحیر است. تحیر انسان در این زمان بیش از تحیر قدیم است. تربیت خانوادگی، کار نبوت را نمی کند. چون من بچه ام را چگونه تربیت می کنم، آن گونه که دوست دارم. آن وقت، من خودم محدودم. تحت تأثیر انواع محکومیت ها و غرایز و هوس های درونی، طاغوت های بیرونی، تحت تأثیر فقط، اقتصاد، سیاست. هزار چیز در ما اثر دارد. چطور بگوییم تربیت پدر و مادر کافی است؛ حال آن که تربیت خود پدر و مادر شناور است.
]1[. احزاب، 65؛ ترجمه: خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می فرستند؛ ای کسانی که ایمان آورده اید بر او درود فرستید و سلام گوئید و کاملا تسلیم ( فرمان او ) باشید. ]2[. تحریم، 6. ]3[. نازعات، 5؛ و آنها که امور تو را تدبیر می کنند. ]4[. توبه، 13؛ از اموال آنها صدقه ای (به عنوان) زکات بگیر. ]5[. اعراف، 83؛ هر زمان گروهی وارد می شود، گروه دیگر را لعنت می کنند. ]6[. انعام،45؛ هرگاه کسانی که به آیات ما ایمان دارند نزد تو آمدند به آنها بگو سلام برشما. ]7[. همان. ]8[. نساء، 71؛ پذیرش توبه از سوی خدا تنها برای کسانی است که کار بدی را از روی جهالت انجام دهند. ]9[. احزاب، 33؛ او خدایی است که همچنین ملائکه اش درود می فرستند تا اینکه شما را از ظلمات خارج به سوی نور وارد کند. ]01[. بقره، 152؛ مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم.   ]11[. بقره، 144؛ تو را به سوی قبله ای که راحت باشی باز می گردانیم.   ]21[. ضحی، 5؛ به زودی پروردگارت آن قدر به تو عطا خواهد کرد که راضی شوی.

اهمیت صلوات بر پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)در آیات قرآن از صلوات محمد(ص) بر مومنان و صلوات مومنان بر آن حضرت(ص) سخن به میان آمده است. خداوند در آیه 103 توبه به پیامبر(ص) توصیه می کند تا برای زکات دهندگان صلوات و دعا نماید.این فرمان بر آن است تا از طریق صلوات پیامبر(ص) در حق مومنان، زمینه تقرب آنان به سوی خدا و جلب رحمت و مغفرت الهی در حق ایشان فراهم آید. (توبه 99) از نظر قرآن، یکی از روش های جلب صلوات و دعای خاص پیامبر(ص) در حق کسی، انفاق است. (توبه3 10) هر کسی برای این که محبت الهی را جلب کند و به خدا تقرب بجوید می بایست از وسیله وابزار مناسب آن بهره گیرد که از جمله مهم ترین آن ها توسل جویی به حضرت محمد(ص) است. برای این که محبت آن حضرت(ص) جلب شود. یکی از روش ها انفاق خالصانه است تا پیامبر(ص) در حق ایشان دعا کرده و زمینه تقرب و دست یابی به بهشت برای مومنان فراهم آید. (توبه 99 و 103 و نیز تفسیر القرآن الکریم، شبر، ص 871 زیرا رحمت خاص الهی در بهشت تجلی می یابد) البته ناگفته نماند که انفاق به قصد جلب صلوات و دعای خاص آن حضرت(ص) بر اساس آیه 99 هیچ منافاتی با خلوص در نیت انفاق نخواهد داشت.  پس می توان به قصد جلب صلوات و دعای خاص پیامبر(ص) انفاق خالصانه انجام داد و این هرگز به معنای شرک و ناخلوصی نیست؛ چرا که جلب محبت پیامبر(ص) عین جلب محبت خداوند است، چنان که اطاعت پیامبر(ص) عین اطاعت خداوند می باشد. (آل عمران 32 و  انفال1 و 20 و 46) از آیات قرآنی بر می آید که صلوات محمد(ص) آثاری چون ایجاد آرامش (توبه310)، مایه تقرب و نزدیکی به خداوند (توبه99 و نیز تفسیر التحریر و التنویر، ج 6، جزء 11، ص 51 به احتمال بازگشت ضمیر آنها به صلوات)، جلب و جذب رحمت خاص الهی (همان) و مغفرت خداوندی به همراه خواهد داشت. بنابراین، هر کسی که بخواهد محبت پیامبر(ص) را جلب کند می تواند با بسترسازی مناسب از طریق ایجاد خشنودی و رضایت وی به این مهم برسد. از جمله چیزهایی که حضرت را خوشحال می کند و خشنودی و رضایت مندی ایشان را به همراه خواهد داشت، اعمالی چون انفاق و کارهای نیک، اطاعت از وی و محبت به اهل بیت و صلوات بر ایشان و خاندانش است. خداوند در بیان صلوات بر پیامبر(ص) افزون بر فرمان وجوب به این نکته توجه می دهد که خود خدا و فرشتگان نیز بر پیامبر(ص) درود و صلوات می فرستند، پس لازم است که مؤمنان نیز از این سنت و قاعده پیروی کرده و بر پیامبر(ص) صلوات بفرستند و تسلیم محض ایشان باشند. در حقیقت ذکر صلوات خداوند و فرشتگان بر پیامبر(ص) پیش از دستور آن به مؤمنان به عنوان یک وظیفه شرعی و واجب و فرض دینی، بیانگر اهمیت آن از نظر خداوند است. (احزاب 56) از نظر قرآن مؤمنان موظف هستند تا پیاپی بر پیامبر(ص) و آل محمد صلوات بفرستند (همان)؛ چرا که پس از نزول آیه وقتی از رسول خدا پرسیدند که چگونه بر شما صلوات بفرستیم؟ حضرت فرمودند: بگویید: اللهم صل علی محمد و آل محمد کما صلیت علی ابراهیم و آل ابراهیم (مجمع البیان، ج7 و 8، ص597)
علت تأکید بر صلوات بر محمد و آل محمد(ص) از آن روست که خداوند این را نشانه ای از ایمان شخص و بلکه لازم ایمان برمی شمارد. به این معنا که اگر کسی صلوات بر محمد و آلش(ص) نفرستد و در برابر ایشان تسلیم محض نباشد، از ایمان بیرون است و به یک معنا کافر می باشد. (احزاب6 5) محقق اردبیلی در زبده البیان با اشاره به آیه 6 5 احزاب می نویسد که شاید وجوب صلوات در آیه به قصد وجوب آن در تشهد نماز باشد. به این معنا که در تشهد نمازها واجب است که بر پیامبر و خاندانش(ع) درود فرستاده شود. (زبده البیان، ص131) ولی به نظر می رسد که این وجوب اختصاص به نماز نداشته باشد و در هر زمانی بر مؤمن است که بر ایشان و خاندانش(ع) صلوات بفرستد. البته از نظر امامیه در تشهد نماز صلوات کامل واجب است. علامه حلی درباره وجوب صلوات بر آل محمد(ص) افزون بر محمد(ص) در نماز می نویسد: «مسئله :
الصلاه علی آله واجبه فی التشهد الاول والثانی ذهب الیه علماؤنا أجمع؛ صلوات بر آل پیامبر در تشهد اول و دوم واجب است. تمام علمای ما به این مسئله فتوا داده اند.» (منتهی المطلب، ج1، ص392)
امام صادق(ع) در مقام بیان کیفیت تشهد به عبدالملک بن عمر احول می فرماید: «
التشهد فی الرکعتین الاولتین الحمدلله اشهد ان لااله الاالله وحده لاشریک له و اشهد ان محمداً عبده و رسوله، اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته فی امته و ارفع درجته.» (منتهی المطلب، ج1، ص492) ابی مسعود انصاری این گونه از پیامبر(ص) نقل می کند: ما در حالی که در مجلس سعدبن عباده بودیم، رسول خدا(ص) وارد شد و در جمع ما نشست. سعد از آن حضرت پرسید: یا رسول الله! خداوند ما را مأمور کرده که بر تو صلوات بفرستیم! چگونه بر تو صلوات بفرستیم؟ حضرت اندکی ساکت ماند، گویا اصلا از او سؤالی نشده است، سپس فرمود: قولوا: «اللهم صل علی محمد و علی آل محمد، کما صلیت علی ابراهیم، و بارک علی محمد و علی آل محمد، کما بارکت علی ابراهیم فی العالمین انک حمید مجید، والسلام کما علمتم». (البیهقی، ابی بکر احمدبن الحسین (584ق)، السنن الکبری (نسخه جدیده محققه )، بیروت، دارالفکر، ج2، ص205؛ الطبرانی، ابی القاسم سلیمان بن احمد (062-063ق)، المعجم الکبیر، تحقیق و تخریج: حمدی عبدالحمید السلفی، بیروت، ط الثانیه ، دار احیاء التراث العربی، 2241ق، ج91، ص321-421)
براساس این روایات و بسیاری از روایات دیگر حتی از نظر شافعی صحت و درستی نماز، به صلوات بر پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) است؛ از این رو در اشعاری افزون بر فتوایی که از او نقل شده (المبسوط، سرخسی حنفی، ج1، ص92)، بر این نکته تأکید می کند و می سراید:
یا اهل بیت رسول الله حبکم کفاکم من عظیم القدر انکم من لایصل علیکم لاصلاه له ای اهل بیت رسول الله! محبت شما از سوی خداوند در قرآن واجب شده است. در عظمت مقام شما همین بس که هرکس بر شما، صلوات نفرستد، نمازش باطل است. (التفسیر الکاشف، مغنیه، محمدجواد، قم، ط الاولی، مطبعه اسوه ، 4241ق، ج6، ص732 و نیز تفسیر نمونه، مکارم شیرازی و دیگران، ج71، ص124)

آثار بی توجهی به صلواتبی توجهی به صلوات نیز آثار و پیامدهایی دارد که از آن جمله می توان به آه و حسرت در قیامت یاد کرد. ابوسعید الخدری به نقل از رسول الله(ص) می گوید: در مجلس هر گروهی که در آن صلوات بر من وجود نداشته باشد، بر اهل آن جز حسرت و آه نخواهد بود و آن گاه که وارد بهشت می شوند هیچ ثوابی برای خود نمی بینند. (همان، ص 804 و 904) در همین مضمون از امام صادق(ع) نقل شده که رسول خدا(ص) فرمود: «ما من قوم اجتمعوا فی مجلس فلم یذکروا اسم الله عزوجل و لم یصلوا علی بینهم الا کان ذلک المجلس حسره وبالا علیهم.» (وسایل الشیعه، ج 7، ص 152، ابواب الذکر، باب 3، حدیث 2)
یکی از نشانه های بخیل آن است که صلوات نفرستد. سیوطی از حسین بن علی(ع) می آورد که رسول خدا فرمود: بخیل کسی است که اسم من نزد او برده شود، ولی صلوات نفرستد. (الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 5، ص 904) در منابع شیعی این روایت این گونه آمده است: «
البخیل کل البخیل الذی اذا ذکرت عنده لم یصل علی». (وسایل الشیعه، ج 7، ص 620، ابواب الذکر، باب 24، حدیث 31) صلوات ابتر و ناقص نیز آثاری دارد که از آن جمله ستم ورزی در حق اهل بیت(ع) است. ثقه الاسلام کلینی به اسناد خود از ابی عبدالله(ع) چنین نقل می کند: پدرم از مردی شنید که می گفت: «اللهم صل علی محمد» (بدون آل). حضرت(ع) به او فرمود: ای بنده خدا! صلوات را ناتمام و ناقص رها نکن، (لاتبترها)، برما ستم روا مدار، (حق ما را ضایع مساز)، بگو: «اللهم صل علی محمد و اهل بیته.» (اصول کافی، ج 2، ص 464، کتاب الدعا و الذکر، حدیث 12).

ما معتقدیم الان هم نیاز به نبوت داریم. منتها ممکن است حرف هایی بزنند که در زمان قدیم هم بوده است، لکن مرتب شکلش عوض می شود. افرادی که نمی خواهند تسلیم پیغمبر شوند مرتب، هر روزی چیزی می گویند. حرف های قدیم چه بود، حرف های الان چیست؟ یکی از حرف های امروز، همین مسئله تجربه دینی است که این از همه آبکی تر است. قدیم می گفتند: نیاز به پیغمبر برای چیست؟ الان دنیای علم پیش رفته است. خوب، الان که دنیای علم پیش رفته است ما نیاز به پیغمبر نداریم!؟ شما می دانید که هر دانشگاهی آمار تحصیل کرده هایش بیشتر است؛ آمار فساد و جنایتش کم تر نیست؛ اگر نگوییم بیشتر است؟ علم به تنهایی کافی است؟ همان نیاز به انبیاء در این زمان هم وجود دارد.
سؤال: آیا بشر همه چیز را می داند یا جاهل است؟ اگر انسان همه چیز را نمی داند تا انسان و جهل است، معلم می خواهد و پیغمبر معلم است. تا انسان متحیر است راهنما می خواهد و بشریت متحیر است. در جهل بشر گیر داریم! چهار چیز بلد شدیم، یعنی عالم شدیم؟ اگر جاهل معلم می خواهد بشر هنوز جاهل است. اگر متحیر، راهنما می خواهد بشر امروز متحیر است. تحیر انسان در این زمان بیش از تحیر قدیم است. تربیت خانوادگی، کار نبوت را نمی کند. چون من بچه ام را چگونه تربیت می کنم، آن گونه که دوست دارم. آن وقت، من خودم محدودم. تحت تأثیر انواع محکومیت ها و غرایز و هوس های درونی، طاغوت های بیرونی، تحت تأثیر فقط، اقتصاد، سیاست. هزار چیز در ما اثر دارد. چطور بگوییم تربیت پدر و مادر کافی است؛ حال آن که تربیت خود پدر و مادر شناور است.

]1[. احزاب، 65؛ ترجمه: خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می فرستند؛ ای کسانی که ایمان آورده اید بر او درود فرستید و سلام گوئید و کاملا تسلیم ( فرمان او ) باشید. ]2[. تحریم، 6. ]3[. نازعات، 5؛ و آنها که امور تو را تدبیر می کنند. ]4[. توبه، 13؛ از اموال آنها صدقه ای (به عنوان) زکات بگیر. ]5[. اعراف، 83؛ هر زمان گروهی وارد می شود، گروه دیگر را لعنت می کنند. ]6[. انعام،45؛ هرگاه کسانی که به آیات ما ایمان دارند نزد تو آمدند به آنها بگو سلام برشما. ]7[. همان. ]8[. نساء، 71؛ پذیرش توبه از سوی خدا تنها برای کسانی است که کار بدی را از روی جهالت انجام دهند. ]9[. احزاب، 33؛ او خدایی است که همچنین ملائکه اش درود می فرستند تا اینکه شما را از ظلمات خارج به سوی نور وارد کند. ]01[. بقره، 152؛ مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم. ]11[. بقره، 144؛ تو را به سوی قبله ای که راحت باشی باز می گردانیم. ]21[. ضحی، 5؛ به زودی پروردگارت آن قدر به تو عطا خواهد کرد که راضی شوی.

صلوات در آینه قرآن و کلام معصوم (ع)

در سوره احزاب آیه 65 خداوند با تاکید می فرماید: «خدا و فرشتگان او بر پیامبر اسلام درود می فرستند، شما هم ای کسانی که ایمان آورده اید بر او صلوات بفرستید، و آن طور که باید، تسلیم شوید.» خداوند در این آیه تاکید می کند که ابتدا من و ملائکه بر پیامبر (ص) صلوات می فرستیم و به پیروی ظاز ما شما انسانها بر ایشان و آلش سلام و درود بفرستید. در حکمت 163 نهج البلاغه آمده است «اذا کانت لک الی الله سبحانه حاجه فابدا بمساله الصلاه علی رسوله ثم سل حاجتک فان الله اکرم من ان یسال حاجتین فیقضی احدا هما و یمنع الاخری». «هرگاه از خدای سبحان درخواستی داری، بر پیامبر اسلام(ص) درود بفرست سپس حاجت خود را بخوان، زیرا خداوند بزرگوارتر از آن است که از دو حاجت درخواست شده، یکی را برآورده و دیگری را بازدارد.» تمام دعاهای صحیفه سجادیه نیز با صلوات آغاز می شود و یا پایان می یابد. در برخی از دعاها نیز در اواسط دعا، صلوات فرستاده شده است زیرا ائمه معتقدند صلوات، ذکر برآورده شدن حاجت است و در هر دعایی که صلوات فرستاده شود اجابت آن از سوی خدا حتمی است. ایشان در دعای 44 به کرات صلوات را تکرار کرده و دعا برای حفظ توحید، رسیدن به منزلت بالا در نماز، شناخت حرمت خدا را از خداوند مسالت می کند. در قسمتی از این دعا می فرمایند:«اللهم صل علی محمد و اله، فی کل اوان وقت و کل و علی کل حال عدد ماصلیت علیه، و افعان ذلک کله بالاضعاف التی لا یحصیها غیرک، انک فعال لما ترید «بار خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست، به شمار درودهایی که بر هر کس نثار فرموده ای و چندین برابر آن به چندین برابر که هیچ کس جز تو شمار آن نداند، که تو هر چه خواهی کنی.» امام صادق (ع) نیز در باب اهمیت صلوات می فرمایند: «کسی که شهادت بدهد خدایی جز خدایی یگانه نیست و اگر شهادت دهد که حضرت محمد (ص) رسول خداست، ده هزار حسنه برای او نوشته می شود.» (ثواب الاعمال/ 32)

کیفیت صلوات بر پیامبر اکرم (ص)

در مورد کیفیت صلوات، روایات فراوانی است که درود و سلام بر پیامبر (ص) را همراه با آلش مقبول می دانند.این نوع کیفیت صلوات از منابع شیعه و سنی قابل اثبات است، چنانکه در صحیح مسلم، سن ابن داود ترمذی، نسانی، موطا مالک، مسند احمد و سنن دارمی، از ابومسعود انصاری روایت کنند که گفت: «رسول خدا(ص) آمد و با ما در مجلس سعد بن عباده نشست «بشیربن سعده ابونعمان بن بشیر به او گفت: ای رسول خدا(ص) خداوند ما را فرمان داده تا بر شما صلوات فرستیم، چگونه بر شما صلوات فرستیم؟ راوی گوید: رسول خدا(ص) (به گونه ای) ساکت شد که ما آرزو کردیم ای کاش او چنین سوالی نکرده بود سپس فرمود بگویید خداوندا بر محمد و آل محمد صلوات فرست، همان گونه که بر ابراهیم صلوات فرستادی، و بر محمد آل محمد فزونی بخش، همان گونه که بر ابراهیم در جهانیان فزونی دادی. در کنزالعمال نیز از عایشه روایتی است که همین مضامین روایت قبل را دارد. از حضرت علی (ع) نیز روایت است که ایشان فرمودند «اصحاب گفتند ای رسول خدا چگونه بر شما صلوات فرستیم که فرمود «بگویید: خداوندا بر محمد و آل محمد صلوات فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم صلوات فرستادی، راستی که تو ستوده و والایی، و بر محمد و آل محمد فزونی بخش، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم فزونی دادی، براستی که تو پسندیده و عظمایی» (کنزالعمال)

زمان و مکان صلوات‏: صلوات بر پیامبر ص محدودیت زمانی و مکانی ندارد اما در احادیث و روایات تأکید شده است که مناسب‏ترین زمان برای درود و صلوات بر پیامبر ص روز جمعه و شب جمعه است. پیامبر ص فرمودند:‏ ‏»اذا کانَ یَوْمُ الجُمُعَةِ وَ لَیْلَةُ الجُمُعَةِ فَاَکْثِروُا الصَّلاةَ عَلیَّ»؛ چون روز جمعه و شب جمعه شود، بسیار بر من صلوات و درود بفرستید.‏ همچنین در روایات سخت تأکید شده است که در هر روز جمعه بر محمد و اهل‏ بیت او هزار مرتبه صلوات بفرستید و در روزهای دیگر صد مرتبه و نیز امام محمد باقر ع فرمود:‏ ‏»ما مِنْ شَی‏ءٍ یُعْبَدُ اللهُ بِهِ یَوْمَ الجُمُعَةِ اَحَبُّ اِلیَّ مِنَ الصّلاةِ عَلی‏ مُحمّدٍ وَ آلِ محمّدٍ»؛ هیچ عبادتی در روز جمعه نزد من محبوب ‏تر از صلوات بر محمد و آل محمد  نیست.‏ همچنین در احادیث و روایات تأکید شده است که در تمام مکان‏ها (جز موارد محدود) زبان می‏تواند به ذکر صلوات مشغول باشد. باز پیامبر ص در این زمینه فرموده‏اند:‏ ‏»حیثُما کُنْتُمْ فَصَلُّوا عَلیَّ فَاِنَّ صلاتَکُمْ تَبْلُغُنی»؛ هر کجا باشید بر من صلوات بفرستید؛ زیرا صلوات شما در هر مکانی به من می‏رسد.‏ مهم ‏ترین زمان‏ها و مکان‌هایی که به فرستادن صلوات در آنها تأکیده شده به شرح زیر است:‏
‏1- در هر مکانی که نام پیامبر ص ذکر شود ‏2- در ابتدای هر کلامی که دارای قدر و ارزش است؛ مثل خطبه‏ها، سخنرانی‏ها و... که بهتر است با صلوات آغاز شود ‏3- در ابتدا و انتهای وضو ‏4- هنگام ورود یا عبور از کنار مسجد ‏5- در تعقیب نمازها، مخصوصاً نمازهای صبح و مغرب ‏6- قبل و بعد از دعا ‏7- در خطبه‏های نماز جمعه، عیدین و روز عید غدیر ‏8- در هر شبانه‏ روز ‏9- در ماه مبارک رجب، مخصوصاً روز عید مبعث ‏10- در ماه‏های شعبان و رمضان ‏11- هنگام بوییدن گل و ریحان ‏12- بعد از عطسه کردن خود یا دیگری ‏13- هنگام ذکر و به یادآوردن نام خداوند ‏14- هنگام اراده سفر ‏15- هنگام سوارشدن بر مرکب ‏16- هنگام طی مسیری که به صورت سرازیری است ‏17- بعد از گفتن «
اللهم لبیک» در احرام حج ‏18- هنگام داخل ‏شدن در مسجدالحرام ‏19- هنگام استلام حجر اسماعیل ‏20- هنگام انجام طواف و سعی بین صفا و مروه ‏21- هنگام وداع در میان رکن و باب در روز عرفه ‏22- هنگام وقوف در مشعر ‏23- هنگام ذکر و به یاد آوردن نام خداوند متعال ‏24- هنگام ذبح قربانی و بریدن سر حیوانات ‏25- هنگام طی مسافت راه مدینه ‏26- هنگام مشاهده مدینه منوّره و حرم رسول خدا ص ‏27- هنگام توجه به قبر مقدس رسول خدا در بین قبر و منبر ‏28- در ابتدای درس حدیث ‏29- در ابتدای موعظه، هدایت و راهنمایی دیگران ‏30- هنگام برخاستن از مجلس ‏31- هنگام مصافحه با برادر مسلمان.

درود ثامن الحجج (ع) بر پیامبر اکرم (ص بارالها! بر محمّد و خاندانش در میان پیشینیان درود فرست، و بر او و خاندانش در میان آیندگان درود فرست، و بر او و خاندانش در میان فرشتگان درود فرست، و بر او و خاندانش در زمره پیامبران و رسولان درود فرست. بارالها! به محمّد ـ که درود تو بر او و خاندانش باد ـ آن جایگاه در بهشت، و والایى، و برترى، و درجه بزرگى عطا کن. بارالها! به محمّد ـ که درود تو بر او و خاندانش باد ـ ایمان آوردم در حالى که او را ندیده‌ام، پس روز قیامت مرا از دیدنش محروم مساز، و هم صحبتى با او را روزیم فرما، و مرا بر دین او بمیران، و از حوض او سیراب کن، سیراب شدنى گوارا که هرگز بعد از آن تشنه نشوم، تو بر هر کار قادر و توانایى. بارالها! همچنان که به محمّد ـ که درود تو بر او و خاندانش باد ـ ایمان آوردم، در حالى که او را ندیده‌ام، در بهشت او را به من بشناسان. بارالها! از جانب من به روح آن حضرت سلام و درودى فراوان فرست.

درود امام رضا (ع) بر پیامبر (ص) بعد از نمازهاى واجب: سلام و بخشایش و برکت الهى بر تو اى رسول خدا! سلام بر تو اى محمّد بن عبدالله ! سلام بر تو اى انتخاب الهى ! سلام بر تو اى دوست خدا ! سلام بر تو اى برگزیده خدا ! سلام بر تو اى امین الهى ! گواهى مى‌دهم که تو فرستاده خدایى، و گواهى مى‌دهم که تو محمّد بن عبداللهى، و گواهى مى‌دهم که تو به خیرخواهى امّتت راه نمودى، و در راه پروردگارت تلاش نمودى، و او را بندگى کردى تا آن گاه که زمان مرگت فرارسید. پس اى رسول خدا ! خداوند تو را پاداش دهد؛ برترین پاداشى که پیامبرى را از امّتش داده است. بارالها! بر محمّد و خاندانش درود فرست، برترین درودى که بر ابراهیم و خاندانش فرستادى، تو ستوده و بزرگوارى.

درود و صلوات خداوند بر مؤمنان در قرآندر سوره مبارکه احزاب ذات أقدس له بر پیامبرش درود فرستاد وفرمود: انّ الله و ملائکته یصلّون علی النّبی(1) در همان سوره ذات أقدس اله بر مؤمنین هم صلوات می فرستدو می فرماید: هو الّذ ی یصلّی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظّلمات الی النّور(2) . خدا و ملائکه خدا بر شما صلوات می فرستند تا شما را نورانی کنند . چه مقامی برای انسان هست ، مخصوصاً عالمان دینی ! یک وقتی مرحوم خواجه نصیر طوسی آنطوری که مرحوم بحرالعلوم نقل می کند درکلاس درس مطلبی را از سیّد مرتضی نقل کرد و گفت : قال السّید المرتضی و سپس ادامه داد:  حاضران در مجلس درس مرحوم خواجه نصیر یک مقدار تعجب کردند که چطور خواجه نصیر درباره سیّد مرتضی می فرماید :  مرحوم خواجه همانجا فرمود : کیف لا یصلّی علی المرتضی ؟ چگونه ما بر کسی که دین او عقیده او ، اخلاق او مورد رضای خداست صلوات نفرستیم ؟! این بیان ناظر به همین آیه دوّم سوره مبارکه احزاب است که فرمود : هو الّذ ی یصلّی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظّلمات الی النّور . خداست که می گوید : اصلّی علی کذا ، ملائکه است که می گویند : اللّهمّ صلّ علی کذا . این کم مقامی نیست ! ما با داشتن این مقام ها که این سفره پهن است ، اگر خدای ناکرده از اینها محروم بشویم ، بدا به حال ما ! درود و صلوات امام سجاد (ع) بر پیروان انبیاء
این آیه را وجود مبارک امام سجاد کاملاً تحلیل می کند . شاید 2 ـ 3 صفحه درباره همین آیه به صورت دعا دارد بحث می کند . به حسب ظاهر دعاست ، امّا وقتی شما دقیقاً ملاحظه می فرمائید ، می بینید که حضرت دارد این آیه را تفسیر می کند ، یک ؛ بعد دست ما را می گیرد ، با جمله های انشائیه می گوید این خبر را انشاء کن و بخوان دو ؛ تا برسیم ، مصداق بشویم ، سه . دعای چهارم صحیفه سجادیه درباره صلواتی است که وجود مبارک امام سجاد (ع) نسبت به پیروان انبیاء دارد بااین عنوان: الصلاه علی اتباع الرّسل و مصدّ قیهم.این عنوان دعا به ما می فهماند که آیه دوّم سوره مبارکه احزاب مخصوص به امت مرحومه نیست ؛ همه انبیاء که شاگردان اینها شدند ، مشمول لطف خدای سبحان بودند و وجود مبارک امام سجاد هم که خلیفه الله است نسبت به شاگردان همه انبیاء م ن لدن آدم لی خاتم دارد اظهار لطف می کند .
پس معلوم می شود
انّ الله و ملائکته یصلّون علی النّبی ، یعنی  یا أیّها الآدم ! حکم این است ، یا نوح ! حکم این است ؛ یا داود ، یا سلیمان ، یا ابراهیم ، یا موسی ، یا عیسی! حکم این است ، درباره رسول خاتم (ص) هم حکم همین است . ما از کجا می فهمیم این آیه عام و مطلق است و همه را شامل می شود ؟ به برکت دعای امام سجاد که این دعا مفید آن است که این آیه عام است ، مطلق است و فراگیر و گذشته و آینده را شامل می شود.

درخواست درود بر مجاهدان راه خدا
آنها که پیرو وحی اند دو گروهند . یک وقت است در حال هدن ه و صلح پیرو وحی اند ، آنها یک مقدار مشمول رحمتند . یک وقتی در موقع شبیخون و تهاجم فرهنگی و معارضه و مبارزه با دین، پیرو وحی اند . وجود مبارک امام سجاد این گروه را ب الصّراحه و ب الختصاص ذکر می کند و می فرماید : آنهائی که ع ند معارضه الدّین قد علم کردند ، دارند دین تو را یاری می کنند و پیرو دین تو اند ، درود خدا بر آنها ! الآن شما می بینید یک عدّه ای کمر بستند به هتک حرمت ذات مقدّس رسول خدا! به جای اینکه توبه کنند ، یکی پس از دیگری همین هتک حرمت را گسترش می دهند . هتک حرمت در اذهان تأثیر روانی اش این است که اوّل آن جلال و شکوه را کم می کند ، بعد کاحد م ن النّاس می شود ! در این دعا آمده است که : خدایا ! صلواتت را بر کسانی نازل بکن که ع ند معارضه الدّین قد علم کردند ، دارند دین تو را یاری می کنند وازآن پیروی می کنند .

آثار صلوات الهی بر مؤمنان
وجود مبارک حضرت این صلوات را توسعه می دهد . گذشته از اینکه آن صلوات عام است و مطلق ، من لدن آدم لی خاتم است ؛ معنا می کند که صلوات خدا چه می کند با آدم . یعنی آیافقط گناهان آدم را می آمرزد ؟ آیا آدم را از جهنّم نجات می دهد ؛ یا نه ، در جهات گوناگون اثر دارد ؛ هم دفعاً ، هم رفعاً ، هم رفعتاً !  توضیح اینکه : انسان یا به جائی می رسد که سعی می کند آلوده نشود ، گناه نکند که این یک نورانیّتی می خواهد . این نورانیّت از برکت صلوات خدا پیدا می شود ؛ که آدم زشتی گناه را احساس بکند ، بدی خلاف را احساس بکند و گناه نکند . یا نه ؛ اگر گناه کرد ، توفیق آن را داشته باشد که گناه آمده را دفع کند ، یا توفیق دفع دارد که گناه نکند ، یا توفیق رفع دارد که گناه آمده را بر طرف کند . یا نه ، از حیطه گناه گذشته است و بالاتر از اینهاست ؛ لکن با رفعت درجه همراه است ، می خواهد ترفیع درجه پیدا کند . رفعت درجه مال علماء است که:
یرفع الله الّذ ین آمنوا م نکم و الّذین اوتوا الع لم درجات (3).
وجود مبارک امام سجاد (ع) در این دعا این صلوات را که تفسیر می کند ، عرض می کند : خدایا ! بر اینها صلوات بفرست : صلاهً تعص مهم عن معص یت ک (4)؛ که اینها از یک عصمت نسبی برخوردارند . حالا عصمت مطلق را کسی توقع ندارد ، مقدور او نیست ؛ درباره غیر معصومین یک عدالت کامل و یک عصمت نسبی متوقّع است و مقدور هم هست.کسی که گناه نکرد ، از عذاب مصون است ، امّادرمورد ترفیع درجه می فرماید :
و تفسح لهم فی درجات جنّاتک (5). در درجات بهشت ، منازل وسیعی به اینها عطا می کند .

فضیلت صلوات در ماه مبارک رمضان

و من اکثر فیه من الصلوه على ثقل الله میزانه یوم تخفف فیه الموازین (1) هر کس در این ماه بر من زیاد صلوات بفرستد ترازوى اعمالش سنگین خواهد شد، روزى که ترازوى اعمال بسیارى از مردم سبک مى شود. در رابطه با صلوات بر پیامبر و اهل بیتشان تاکیدات فراوانی وارد شده است. معناى صلوات دادن بر رسول خدا آن است که خدایا رحمتت را بر پیامبر و آل پیامبر نازل فرما. وقتى این رحمت بر حضرت نازل شد به دیگران هم مى رسد چون او مجراى فیض ‍ است. در قیامت اعمال انسان را با یک واحد مخصوصى مى سنجند، نه با اجرام مادى و امثال آن در دنیا انسان اگر خواسته باشد متاع مادى را بسنجد آن را با یک ترازوى خاصّ مادّى توزین مى کند مثلاً درجه حرارت را با میزان مخصوص آن، شیى کیلویى را با کیلو، در مسائل ادبى اگر خواستند شعرى را بسنجند با یک وزن خاصى مى سنجند. حال این سوال مطرح که اعمال ما را که در قیامت با چه واحدى مى سنجند؟ آیا اعمال ما را با سنگ و متر و عدد و رقم مى سنجند؟ که چقدر عبادت کردیم یا واحد وزن در قیامت چیز دیگرى است ؟ قرآن مى فرماید: والوزن یومئذ الحق(اعراف آیه8)، یعنى در قیامت اعمال را با حق مى سنجند که مشخص شود چه عملى حق داشت و چه عملى از حق بى بهره بود؛ لذا در قرآن کریم وقتى سخن از توزین اعمال مطرح است مى فرماید: آنان که اعمالشان سنگین است . اهل سعادتند و آنان که اعمالشان سبک است ، از سعادت محروم اند. یعنى این واحد را که حق است عده اى دارند و عده اى ندارند.

در بیانات امیرالمؤمنین(ع) آمده است، چه این که در بیان رسول الله(ص) هم رسیده است که حضرتش فرمود: زِنُوا قَبْلَ أنْ تُوزَنوا» (2) روزى مى رسد که انسانها را وزن مى کنند که کدام انسان سبک و کدام انسان سنگین است. کمال انسان به عقل و معارف عقلى اوست، خود را با یک میزانى که خدا نازل کرده است بسنجد، با میزان قرآن کریم و با وزنى که حق است. و تشخیص این کار که انسان بفهمد روى حقیقت کار مى کند یا خیر، خیلى دشوار نیست . در سفینة البحار از عیون اخبار الرضا چنین نقل مى کند: امام رضا علیه السلام فرمود: هر کس توانایى نداشته باشد که کفاره گناهان خود را بدهد، پس باید بر محمد و آل او زیاد صلوات بفرستد؛ به درستى که صلوات گناهان را به تمام معنا از بین مى برد.(3) مفهوم خطبه حضرت رسول ص فرمود در ماه مبارک رمضان هر کس بیشتر بر من صلوات بفرستد خدا ترازوى او را سنگین مى کند این است که صلواتى را که ما مى فرستیم از طرف ما نسبت به حضرت کمالى عائد نمى شود. خداى سبحان کمالات لائق را به آن حضرت (ص) مرحمت کرد و مى کند، ما آن چیزى را که از خداى سبحان مسئلت مى کنیم ، بعنوان یک علت فاعلى و واسطه در فیض سبب خیر نخواهیم بود که پیامبر بوسیله درود ما کامل بشوند، بلکه بوسیله درود ما کمالاتشان ظاهر مى شود و علت فیاضه اش خداى سبحان است .  از ما خیرى به آن حضرت (ص ) نمى رسد، چون هر چه ما داریم محصول تربیت ایشان است . مثل یک باغبانى که در روزه عید دسته گلى از باغ صاحب باغ داده است ؟ ما به هر که برسیم ، گلهائى است که بوستان رسول خدا - علیه آلاف التحیه و الثناء - نصیب ما شده است ؛ اگر هم یک دسته گلى مى چینیم و به حضرتش تقدیم مى کنیم از باغ او است . بنابراین درودهاى ما چیزى نیست که حضرت (ص) از آن به کمال برسند، اما براى خود ما یک تقربى است که ما از آن راه به کمال نائل مى شویم . لذا على ع فرمود هرگاه حاجتى داشتید، دعائى کردید. چیزى از خدا خواستید، همراه با آن یا بعدا صلوات بر پیامبر را فراموش نکنید(4) .زیرا صلوات بر آن حضرت یک دعائى مستجاب است ، و چون همراه صلوات حاجت خود را خواستید، خداى سبحان این چنین نیست که یکى را برآورده کند و دیگرى را برآورده نکند؛ لذا گفتند اگر خواستید دعا کنید او از خداى سبحان را درود بر پیامبر را مسئلت کنید تا در پرتو این صلوات که یک دعائى است مستجاب ، سائر دعاها هم مستجاب بشود. لذا در برنامه هاى آموزنده امام سجاد ع- که مثل اعلاى نیایش و دعا را به ما مى آموزاند، در بسیارى از فرازهاى ادعیه ایشان صلوات بچشم مى خورد. هر مطلبى را که آن حضرت از خدا مى خواهند قبل و بعدش صلوات است چون آن اول و این آخر را خداوند مستجاب مى کند بین آن ها را هم مستجاب خواهد فرمود.

این صلوات را که خدا و ملائکه بر پیامبر مى فرستند بر مؤمنین هم مى فرستند این مؤمن چه مقامى دارد که خداى سبحان بر او صلوات مى فرستد. در سوره مبارکه احزاب آمده است که هو الذى یصل علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمات الى النور (احزاب 43). خدا و ملائکه او بر شما صلوات مى فرستند تا شما را از تاریکى ها به نور هدایت فرماید. مؤ من به جائى مى رسد که خدا بر او صلوات مى فرستد تا او را به فضاى نور منتقل کند. خداوند بر شما صلوات مى فرستد و فرشتگان او نیز، تا شما را از ظلمت ها به نور بیرون بیاورند. معلوم مى شود صلوات خدا بر مومنین یعنى نورانى کردن و اگر این فیض قطع بشود و خدا بر کسى صلوات نفرستد، یعنى در ظلمت ماندن . ما باید خود را با این معیار وزن کنیم . ببینیم از صلوات خدا بهره مى بریم یا خیر؟ بدانیم هر جا که لغزیدیم و گرفتار گناه شدیم در آن حال صلوات فرشتگان خدا نصیب ما نشده است ؛و هر لحظه که توفیق اطاعت و انجام تکالیف شرعى نصیب ما شد، از احکام و آداب عبادات کم و بیش به اسرار عبادات راه پیدا کردیم ، بفهیم به اینکه صلوات خدا و فرشتگان خدا و فرشتگان خدا نصیب ما شده است .
این مقام شامخ مؤ من است که مؤ من به جائى مى رسد که خدا و ملائکه او بروى صلوات مى فرستند، تا او را نورانى کنند. اگر کسى از این راه نور گرفت ، هم راه خود را مى بیند و هم راه را به دیگران نشان مى دهد؛و اگر از این راه نور نگرفت ، نه راه خود را مى بیند و نه مى تواند راهنماى دیگران باشد. پس بیاییم در این ماه عزیز صلوات بسیار بر پیامبر و اهل بیت بفرستیم تا از فیض دنیا و آخرتی آن، برآورده شدن حوایج دنیایی، نجات از تاریکی ها و رسیدن به نور و سنگین شدن اعمالمان در قیامت بی نصیب نمانیم

 حکایات و روایات

شرکت ملائکه ها در مجلس صلوات: پیامبر اکرم (ص) فرمود : کاروانی از فرشتگان به امر پروردگار در جان حرکت می کنند وهنگامی که به جلسه ذکر وصلوات می رسند ، به یکدیگر می گویند فرود آییم. زمانی که پیاده می شوند ، اهل جلسه را هنگام دعا با ذکر آمین ، یاری کرده ونیز اهل جلسه را هنگام صلوات کمک ویاری می کنند ودر پیان به یکدیگر می گویند : خوشا به حال این افراد این جلسه که خدا آنان را آمرزید.

هنگام جان دادن: رسول خدا (ص) فرمود: هرکس بر من زیاد صلوات بفرستد از تلخی مرگ وجان کندن ایمان گردد.

نجات عبور از صراط: رسول خدا فرمود: شب گذشته ، خواب عجیبی دیدم. مردی از امت خود را دیم که از صراط می گذشت وهر لحظه می لرزید ، ودر هر قدم می لغزید. پس دیدم صلواتی بر من فرستاده بود ، آمد ودست او را گزفت ، وبه سلامت او را از صراط گذرانید.

نزدیک ترین افراد به پیامبر در قیامت : رسول خدا فرمود: نزدیک ترین شخص به من در فردای قیامت کسی است که صلوات بیشتری بر من فرستاده باشد.

صلوات با دل و زبان: یکی از آداب فرستادن صلوات این است که دل با زبان موافقت نماید ، به این معنا که از روی غفلت زبان را به گفتن صلوات حرکت ندهد.

خواری وذلت بر اثر بی توجهی به صلوات: رسول خدا فرمود: بینی مردی که من نزد او یاد شوم وبر من رود وصلوات نفرستد به خاک مالیده می شود.هرکس مرا یاد کند وبر من درود وصلوات نفرستد بدبخت خواهد شد.

صلوات ناقص چرا؟ پیامبر اسلام فرمود : بر من صلوات ناقص نفرستید ، پرسیدند:صلوات ناقص کدام است ؟ رسول خدا فرمود

این که بگوید " اللهم صل علی محمد " این نوع صلوات را صلوات ناقص گویند .صلوات کامل چنین است"اللهم صل علی محمد وآل محمد".

فرشته مامور رساندن صلوات: حضرت امام صادق (ع) فرمود: خدا ملکی را بر قبر رسول خدا موکل گردانیده است که به او طهطیل می گویند و وقتی یکی از شما بر آن حضرت صلوات بفرستد ، آن ملکبه عرض آن حضرت می رستند که فلانی سلام وصلوات فرستاده است وآن سلام را به قبر آن حضرت می رساند.

گفتن نام خدا با صلوات: امام رضا (ع) فرمود : مراد از این آیه این است که هرگاه نام پروردگار متعال بر زبان آمد‌، بر محمد وآل محمد(ص) درود وصلوات بفرستد.

بوئیدن گل با صلوات مالک جهنی می گوید : گلی به حضرت امام جعفر صادق (ع) ‌دادم ، گرفتند و بوئیدند و بر هر دو دیده گذاشتند ، سپس فرمودند : هر که گلی را بگیرد و ببوید و بر دیده ها بگذارد و بگوید : « اللهم صل علی محمد و آل محمد » ، هنوز بر زمین نگذاشته باشد که گناهانش آمرزیده شود .

شگفتی صلوات

شفای مریض با صلوات: زنی شفای پسر کور وکر خود را از حضرت محمد(ص) خواست.آن حضرت فرمود: برو بر من صلوات بسیار بفرست .آن زن هم به هر قدمی که بر می داشت یک صلوات می فرستاد. چون به خانه رسید، پسر اوسالم شد.نزد آن حضرت برگشت وسلامتی پسرش را به ان حضرت گفت.حاضرین سالم شدند .جبرءیل نازل شد وگفت : خداوند می فرماید: چنانچه اعضای این پسر را به برکت صلوات بر تو وال تو شفا دادم ، روز قیامت نیز به برکت صلوات بر تو ، گناهان امت را می بخشم.

رفع خطر: حجت الاسلام والمسلمین مهدی پور حدود 4سال پیش یکی از اعضای خانواده ما خوابی دید 3 روز بعد جریان خواب را برای مرحوم حضرت آیت الله صدیقین اصفهانی نقل کردم. ایشان در ضمن تعبیر ابعاد آن خواب فرمود: قرار بود در همان روز رویت خواب ، ازاین خانواده یک نفر تلف شود ، ولی نظر به این که در آن خانه صلوات زیاد می فرستادند ، خطر رفع شد بلافاصله با دوستم که در یکی از شهر های آذربایجان زندگی می کرد ف تماس گرفتم واز او احوال پرسی کردم.اوگفت : سه روز بعد پیش پسرم با کامیون تصادف سختی کرده والآن در بیمارستان بستری است ومدتها در حال اغما بود. به این طریق صدق خواب وتعبیر آن روشن شد ومعلوم شد که این خطر به برکت صلوات بر محمد وآل محمد از این خانواده بر طرف شد.

عذاب قبرستان: مادری بعد از وفات دخترش ،اورا در خواب می بیتد که در عذاب ورنج وسختی است. ب ناراحتی از خواب بیدار می شود وناله وفریاد وگریه وزاری سر می دهد.چند روزی به حال فرزندش اشک ریخت.مدتی از این ماجرا گذشت.دوباره دخترش اورا درخواب دید که خوشحال وخرسند استودر بهشت فردوس نشسته ودر حال استراحت است. مادر گفت: ای دختر، آن دفعه با آن وضع اسفبار واین دفعه تو را در بهشت می بینم.داستان چیست؟ گفت: ای مادر ،آن عذاب وآن سختی به خاطر گناهان وغفلت هایم بوده که مشاهده کردی اما این حالی که می بینی به واسطه این است که چند ورز پیش عزیزی از کنار مقبره وقبرستان مارد می شد وچند دفعه صلوات فرستاد وثواب آن را به اهل گورستان بخشید.خدا به برکت آن صلوات ، عذاب را از اهل گورستان برداشت وهرکس که در قبرستان صلوات بفرستد به اهل آن هدیه کند، خدا به برکت آن صلوات عذاب را از اهل آن بر می دارد.

 داستان سی و یکم: رایط استجابت دعا 

شخصى خدمت امام صادق علیه السلام آمد، و عرض کرد: دو آیه در قرآن است که من هر چه به سراغ آن مى روم آن را نمى یابم (و به محتواى آن نمى رسم .)
حضرت فرمود: کدام آیه ؟ او گفت : آیه اول این سخن خداوند است که فرمود: مرا بخوانید تا دعاى شما را مستجاب کنم ؛ ادعونى استجب لکم و من خدا را مى خوانم اما دعایم مستجاب نمى شود! امام فرمود: آیا فکر مى کنى خداوند عزوجل در وعده خود تخلف کرده ؟ گفت : نه . فرمود: پس علت آن چیست ؟ عرض کرد: نمى دانم . فرمود: اینک به تو خبر مى دهم ، کسى که اطاعت خداوند متعال کند در آن چه امر به دعا کرده و جهت دعا را در آن رعایت کند اجابت خواهد کرد. عرض کرد: جهت دعا چیست ؟ فرمود: نخست حمد خدا مى کنى و نعمت او را یاد آور مى شوى ، سپس ‍ شکر مى کنى ، بعد درود بر پیامبر ص مى فرستى ، سپس ‍ گناهانت را به خاطر مى آورى و اقرار مى کنى و از آنها به خدا پناه مى برى و توبه مى نمایى ، این است جهت دعا! سپس فرمود: آیه دیگر کدام است ؟ عرض کرد: این آیه که مى فرماید: در راه خدا انفاق کنید تا خدا بهتر از آن در راه خدا انفاق مى کنیم ؛ ولى چیزى که جاى آن را پر کند عاید نمى شود! امام فرمود: اگر کسى از شما مال حلالى به دست آورد و در راه خدا انفاق کند هیچ درهمى را انفاق نمى کند مگر این که خدا عوضش را به او مى دهد.

داستان سی ام:روز قیامت شفیع توام
 از اهل مرو گفت : من ، در صلوات فرستادن بر سید کاینات و خلاصه موجودات - علیه و آله افضل الصلوات -سستى مى ورزیدم ؛ و در آن باب ، اهتمام نکرده ، تغافل مى نمودم ؛ تا آن که شبى آن حضرت را خواب دیدم ، و به من هیچ التفات نفرمود؛ بلکه از هر جانب که مى رفتم اعراض مى نمود، چنان که گویا از من ناخشنود بود. من عرض رسانیدم که : یا رسول الله ! چرا به نظر التفات در من نمى نگرى ، و روى مبارک از من مى گردانى ؟ فرمود: من تو را نمى شناسم ؛ به تو، چه التفات کنم ؟ عرض کردم : من ، یکى از امت شمایم ، و از علماء شنیده ام که پیغمبران امت خود را بهتر مى شناسد، از پدر، فرزند خود را. فرمود: معرفت من نسبت به امتم ، به قدر فرستادن صلوات ایشان است بر من . و چون تو من را به صلوات یاد نمى کنى ، من چگونه تو را بشناسم و به چه صورت ، از تو خشنود باشم ؟ من از خواب بیدار شدم ، و بر خود لازم گردانیدم ، که هر روز صد بار صلوات فرستم ، و حق تعالى من را توفیق قیام آن عطا نمود. و بعد از مدتى ، باز آن حضرت را در خواب دیدم ، و به من التفات بسیار نموده ، فرمود: اکنون تو را مى شناسم ، و از تو خشنودم ، و روز قیامت ، شفیع تو خواهم بود.

داستان بیست ونهم: رهایى از جهنم
د باقر (ع) روایت کرده اند که : بنده در آتش ، هفتاد خریف مى ماند. و هر خریفى ، هفتاد سال است . پس از خدا سؤ ال مى کند به حق محمد و اهل بیت آن حضرت (ع) که بر او رحم نماید. پس از جانب حق تعالى وحى مى رسد به جبرییل که : فرو رو به سوى بنده من ، و او را بیرون آور. جبرییل مى گوید: پروردگارا! چگونه براى من میسر است که داخل آتش ‍ شوم ؟ خطاب مى رسد: من امر نموده ام که بر تو سرد و سلامت باشد. عرض مى کند: آن بنده در کجا است ؟
مى فرماید: در چاهى است از سجین ؟ جبرییل نزد آن بنده مى آید و مى بیند که روى آن بنده ، با قدمش به هم بسته است .پس بیرون مى آورد او را. حق تعالى به آن بنده خطاب مى کند: اى بنده من ! چه قدر بود مکث تو در آتش ؟ آن بنده مى گوید: نمى دانم . خطاب مى رسد: به عزت و جلال خودم قسم ، که اگر تو به آن نحو از من سؤ ال نمى کردى ، هر آینه خوارى تو در آتش به طول مى انجامید؛ و لکن من بر خود لازم گردانیده ام که هر که از من سئوال نماید به حق محمد و اهل بیت او (ع) ، گناهان او را که در میان من و او است بیامرزم و امروز تو را آمرزیدم

داستان بیست و هشتم: صلوات به صورت زیبا
نة الاعیاد شیخ احمد نجفى پس از ذکر فواید بسیارى براى صلوات بر محمد و آلش گوید طرفه تر چیزى که در روزگار نوشتن فضل صلوات برایم رخ داد این بود که برخى از آن را براى یک دوست باتقوا و خوب خواندم و بسیار شاد شد و پیش آمد که روز جمعه به دیدن او رفتم و دیدم بسیار شاد است ، سبب شادیش را پرسیدم گفت : من در روز بسیار صلوات بر محمد و آلش مى فرستادم و شب جمعه بر آن مداومت کردم تا چرتم گرفت . در خواب دیدم پیغمبر و امیر و زهرا و همه امامان از آسمان به زیر آمدند و گردم نشستند و پیغمبر (ص) با من هم سخن و همدم شد مانند یک خودمانى ، از او پرسش کردم و جواب داد و مژده خوشى به من داد که دلم خنک شد و آن گاه خواب طولانى خود را که داراى انواع شادى بخش ها و مژده ها بود نقل کرد تا گفت : شخصى که از دوستان قدیمى و خصوصى من بود و او را در خواب شناختم در خواب و او در نورانیت و زیبایى شبیه ترین افراد به پیغمبر (ص ) بود چون بیدار شدم او را نشناختم و به صلوات ادامه دادم تا خوابم برد و در خواب تعبیر خوابم را دیدم که آن عمل من است که صلوات را خدا به آن صورت زیبا در مى آورد.
شب دوم باز پیغمبر - صلى الله علیه و آله - و ائمه - علیهم السلام - همه را در خواب دیدم و کسى به من گفت : سر بلند کن و نگاه کن . سر بلند کردم و پیغمبر و ائمه معصومین - علیهم السلام - ذکر خدا مى گفتند و آن شخص به من گفت : مى دانى چه ذکرى مى گویند براى خدا تعالى . گفتم : نه . گفت : همان ذکر صلوات تو است . از آن شاد شدم و خدا را بر توفیق خود سپاس گفتم .

داستان بیست و هفتم: محفوظ ماندن عیال
امام حسن عسکرى (ع) فرمودند: مردى از دوستداران على (ع) از شهر شام نامه اى خدمت ایشان نوشته که : من مال زیادى دارم و داراى اهل و عیال هستم که از جدایى آنها مى ترسم در عین حال بسیار علاقه مند هستم که خدمت شما برسم . حضرت پاسخ فرمودند: اموال خود را در جایى جمع کن و صلوات بر روح محمد (ص)بفرست و بگو خدایا! اینها به امر بنده تو على بن ابى طالب (ع) نزد تو امانت است . آن مرد همان گونه که حضرت فرموده بودند عمل نمود، به شهر کوفه رفت تا به خدمت حضرت على(ع) رسید. خبر به معاویه رسید و دستور داد بروند و تمام اموالش را غارت کنند و عیال او را به کنیزى بگیرند. وقتى گماشتگان معاویه وارد خانه آن مرد شدند، هیچ کسى را جز اهل و عیال معاویه و یزید در آن محل ندیدند. اهل و عیال معاویه و یزید به گماشتگان گفتند: شما برگردید؛ زیرا ما هر چه اموال بود گرفتیم و اهل و عیالش را هم به بازار فرستادیم ، گماشتگان برگشتند و به این گونه خداوند اهل و عیال آن مرد را حفظ نمود.
پس از چند روز دزدان شهر خبردار شدند که آن مرد نیست و اموالش بى صاحب است . آنها آمدند تا هر چه دارد به غارت ببرند؛ اما به قدرت خداى متعال ، اموال آن مرد را به صورت مار و عقرب دیدند. بعضى از آنها مار گزیده شده و هلاک گشتند و بعضى هم بیمار شدند. تا این که یک روز امیر المؤ منین على (ع) به آن مرد فرمود: آیا دوست دارى اهل و عیال و اموالت در مقابل تو حاضر شوند؟ آن مرد گفت : آرى . سپس تمام اموال و اهل و عیال ایشان به معجزه آن حضرت حاضر شدند و در این حال وقایع پیش آمده را تعریف کردند که چگونه اهل و عیال یزید و معاویه آمدند و چگونه دزدان به دست مارها و عقرب ها گزیده شدند. حضرت فرمودند:
ان الله ربما اظهر آیة لبعض المؤ منین لیزید فى بصیرته ؛ یعنى : در بعضى از اوقات براى مؤ منین نشانه اى ظاهر مى شود تا ایمان آنها اضافه شود.

داستان بیست وششم: رفع غیبت
روزى ، یکى از اولیاء به الیاس و خضر،(ع) شکایت کرد، که مردم ، غیبت بسیار مى کنند و آن از گناهان کبیره است . هر چند که ایشان را نصیحت مى کنم و از آن منع مى نمایم ، سخن من را نمى شنوند و آن عمل قبیح را ترک نمى کنند. حضرت الیاس (ع) فرمود:چاره این کار، آن است که چون کسى به مجلس در آید، به او بگوید:
بسم الله الرحمن الرحیم صلى الله على محمد و آل محمد ، که حق تعالى ، ملکى را بر اهل آن مجلس موکل مى گرداند، که هر گاه کسى شروع در غیبت کردن نگاه دارد. پس حضرت خضر (ع) فرمود که : چون کسى در وقت بیرون رفتن از مجلس ، بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم و صلى الله على محمد و آل محمد ، حق تعالى ملکى را مى فرستد، تا آن که نگذارند که اهل آن مجلس ، غیبت او نمایند.

داستان بیست وپنجم: پر و پال ملک به واسطه صلوات
حق - سبحانه و تعالى - به ملکى فرمود که فلان شهر را ویران کن . وقتى آن ملک به آن شهر آمد، گریه کودکان و ناله زنان و فریاد چهارپایان را شنید، برایشان رحم نموده و بر ویرانى آن شهر اقدام نکرد. تند باد قهر، از مهیب جلال وزیده ، پر و بال آن ملک را در هم شکست ؛ و از بالا رفتن بر افلاک ، محروم و مهجور ماند. روزى جبرییل او را گریان و نالان بر روى خاک افتاده دید. دلش بر پریشان حالى و شکسته بالى آن ملک سوخت . حال عجز و بیچارگى و ضعف و آوارگى او را به بارگاه جلال عرض کرد. خطاب آمد که به او بگو: بر حبیب من محمد (ص) صلوات فرستد تا به برکت آن پر و بال به او برگردد. به او گفته شد. آن ملک به وظایف صلوات قیام نمود. و بال اقبال باز یافته به فراغ بال به جانب آشیانه خود پرواز نمود.

داستان بیست وچهارم: صلوات خدا بر صلوات فرستنده
احمد حنبل ، در مسند خود، از عبدالرحمن بن عوف روایت کرده است : روزى رسول خدا (ص) از مدینه بیرون رفت ، وارد نخلستان شد، به سجده رفت . سجده آن جناب ، آن قدر طول کشید که من ترسیدم مبادا آن حضرت ، وفات کرده باشد. آمدم به آن حضرت نگریستم . سر مبارک را از سجده برداشت ، و فرمود: تو را چه مى شود؟ من صورت حال را به عرض رسانیدم . فرمود: جبرییل بر من نازل شد، و گفت مى خواهى تو را بشارت دهم ؟ به درستى که حق تعالى فرمود: هر که بر تو صلوات فرستد، من بر او صلوات مى فرستم . و هر که بر تو سلام گوید، من بر او سلام مى گویم .

داستان بیست و سوم: سه بار بر محمد (ص ) صلوات بفرست !
وقتى حضرت آدم (ع ) وارد بهشت شد، در بهشت حوران پاکیزه سرشت بسیار بودند؛ اما حضرت آدم با آن ها الفتى نداشت . وقتى حضرت حوا آفریده شد و آدم بر او نگریست از او پرسید: تو چه کسى هستى ؟ حوا شرمگین شد و چیزى نگفت ، جبرییل به آدم گفت : این حواست ، او را براى تو آفریده اند و او محرم و همدم توست . حضرت آدم وقتى فهمید که حوا متعلق به اوست خواست به سوى او دست دراز کند جبرییل گفت : اى آدم ! اگر او را مى خواهى ، باید او را عقد کرده و برایش مهریه تعیین کنى. آدم فرمود: اى برادر! تو مى دانى که من پولى و نقدى ندارم چگونه او را عقد کنم ؟
جبرییل گفت : سه بار به حبیب خدا محمد مصطفى (ص ) صلوات بفرستى تا حوا بر تو حلال شود.

داستان بیست ویکم:  نجات اهل کشتى
در کتاب معراج النبوه آمده است که : در دریا با جمعى در کشتى بودیم ، ناگاه طوفان شد و کشتى در میان امواج متلاطم دریا سرگردان شد، آن چنان که اهل کشتى ، به هلاکت خود یقین کردن و با یکدیگر وداع نمودند. در همین هنگام خواب بر من غلبه کرد و چشمم گرم شد، پیامبر ص را در خواب دیدم ، آن حضرت(ص) به من فرمودند: به اهل کشتى بگو: هر کدام شان هزار صلوات بر من بفرستند! سپس به من آن صلوات را تعلیم کردند. من از خواب بیدار شدم و به اهل کشتى خبر دادم ، آن ها نیز مشغول آن صلوات شدند، هنوز سیصد صلوات تمام نشده بود که طوفان فرو نشست .
آن صلوات این است ؛
اللهم صل على سیدنا و آله : صلوة تنجینا بها من جمیع الاهوال و الافات و تطهرنا بها من جمیع السیئات و ترفعنا بها عندک اعلى الدرجات و تبلغنا بها اقصى الغایات من جمیع الخیرات فى الحیوة و بعد الممات

داستان بیستم: محفوظ ماندن عیال
امام حسن عسکرى (ع) فرمودند: ردى از دوستداران على(ع) از شهر شام نامه اى خدمت ایشان نوشته که : من مال زیادى دارم و داراى اهل و عیال هستم که از جدایى آنها مى ترسم در عین حال بسیار علاقه مند هستم که خدمت شما برسم .
حضرت پاسخ فرمودند: اموال خود را در جایى جمع کن و صلوات بر روح محمد (ص)بفرست و بگو خدایا! اینها به امر بنده تو على بن ابى طالب (ع) نزد تو امانت است . آن مرد همان گونه که حضرت فرموده بودند عمل نمود، به شهر کوفه رفت تا به خدمت حضرت على - علیه السلام - رسید. خبر به معاویه رسید و دستور داد بروند و تمام اموالش را غارت کنند و عیال او را به کنیزى بگیرند. وقتى گماشتگان معاویه وارد خانه آن مرد شدند، هیچ کسى را جز اهل و عیال معاویه و یزید در آن محل ندیدند. اهل و عیال معاویه و یزید به گماشتگان گفتند: شما برگردید؛ زیرا ما هر چه اموال بود گرفتیم و اهل و عیالش را هم به بازار فرستادیم ، گماشتگان برگشتند و به این گونه خداوند اهل و عیال آن مرد را حفظ نمود.
پس از چند روز دزدان شهر خبردار شدند که آن مرد نیست و اموالش بى صاحب است . آنها آمدند تا هر چه دارد به غارت ببرند؛ اما به قدرت خداى متعال ، اموال آن مرد را به صورت مار و عقرب دیدند. بعضى از آنها مار گزیده شده و هلاک گشتند و بعضى هم بیمار شدند. تا این که یک روز امیر المؤ منین على(ع)به آن مرد فرمود: آیا دوست دارى اهل و عیال و اموالت در مقابل تو حاضر شوند؟ آن مرد گفت : آرى . سپس تمام اموال و اهل و عیال ایشان به معجزه آن حضرت حاضر شدند و در این حال وقایع پیش آمده را تعریف کردند که چگونه اهل و عیال یزید و معاویه آمدند و چگونه دزدان به دست مارها و عقرب ها گزیده شدند. حضرت فرمودند:
ان الله ربما اظهر آیة لبعض المؤ منین لیزید فى بصیرته ؛ یعنى : در بعضى از اوقات براى مؤ منین نشانه اى ظاهر مى شود تا ایمان آنها اضافه شود.

داستان نوزدهم: روییدن پر و بال به برکت صلوات
روزى جبرییل(ع) نزد رسول اکرم جلیل (ص) آمد، و گفت : یا رسول الله ! امروز غریبى مشاهده نمودم ، آن امر این است که در وقت پایین آمدن از آسمان ، گذارم به کوه قاف افتاد، در آن جا آواز ناله دلخراش و فریاد جگر سوزى به گوش من رسید، دانستم که داغ دیده اى که به آن زارى مى نالد، و درمانده اى است که به آن نیازمندى مى خروشد. از عقب آن ناله رفتم ، فرشته اى دیدم ؛ که پیش از آن ، او را در آسمان ، با عظمتى هر چه تمام تر دیده بودم که بر تختى از نور مى نشست و هفتاد هزار فرشته در خدمت او صف زده مى ایستادند؛ وقتى نفس مى زد، ملایکه از نفس او مخلوق مى شدند؛ او را دیدم که با دلى خسته و بالى شکسته ، بر زمین افتاده . از حالش پرسیدم . گفت : در معراج مصطفى (ص)من بر تخت خود نشسته بودم ، و به آن تعظیم آن حضرت نپرداختم ، و شرایط تجلیل و تکریم را - چنان که شایسته بود - به جا نیاوردم ، به این عقوبت مبتلا شدم ، و از ذروه افلاک ، به حضیض خاک افتادم ، الحال ، تو شفیع من شو، و از حضرت ذوالجلال ، عفو مرا درخواست کن . من در درگاه احدیت ، تضرع بسیار کرده ، و مغفرت او را درخواست نمودم . خطاب از رب الارباب رسید که : به او بگوى که اگر مغفرت لغزش ، و عفو گناه خود را مى خواهى ، بر حبیب من صلوات فرست ، تا به مقام اکرام خود برگردى . من صورت حال را، به آن شکسته بال گفتم ، و او بر حضرت شما صلوات فرستاد، فى الحال ، بال هاى اقبال و کرامت او رویید، و از مرکز خاک به محیط افلاک پرواز کرده ، به برکت این خدمت ، به محل قرب رسید.

داستان هجدهم: نظر لطف پیامبر
مردى بسیار زاهد و اهل ورع و قائم اللیل و صائم النهار بود. او نیز حدیث مى نوشت ، مى گفت وقتى به نوشتن نام حضرت رسول مى رسیدم ، صلوات را نمى نوشتم . شبى آن حضرت را در خواب دیدم ، که از روى غضب به من فرمود: چرا در وقت نوشتن نام من ، نوشتن صلوات را ترک مى کنى ؟ من ترسیدم ، و در دل خود گذرانیدم که هرگز دیگر این بى ادبى را نکنم . و هنگامى که بیدار شدم ، دیگر ترک نوشتن صلوات نکردم . و بعد از مدتى ، بار دیگر، آن حضرت (ص) را در خواب دیدم و به نظر لطف و مرحمت در من نگریست و فرمود: صلوات تو را به من رسانیدند. هر گاه من را یاد کنى ، یا در نزد تو مذکور مى شوم ، یا نام من را مى نویسى ، بگو یا بنویس : صلى الله علیه و آله و سلم .

داستان هفدهم: صلوات جامع
عمار ساباطى گوید: من نزد امام صادق - علیه السلام - بودم ، مردى گفت : اللهم صل على محمد و اهل بیت محمد امام - علیه السلام - به او فرمود: اى مرد! دایره را بر ما تنگ ساختى . آیا نمى دانى که اهل بیت همان پنج تن اصحاب کساء هستند و بس ؟ مرد پرسید: چگونه بگوییم ؟ فرمود: بگو: اللهم صل على محمد و آل محمد تا این که ما و شیعیان ما نیز داخل باشیم.

داستان شانزدهم: سؤال از ثواب صلوات در خواب
در دارالسلام محدث نورى رحمه الله علیه مى فرماید: در خواب دیدم گویا سوار بر اسب با جمعیت بسیارى از بالاى کوه بلندى پایین مى آییم ، ناگهان متوجه شدم که رسول خدا(ص) سواره در پیش روى ماست و ما پشت سر آن حضرت(ص) حرکت مى کنیم و بین ما و آن بزرگوار(ص) اندکى فاصله هست ، و کسى با آن حضرت(ص)نیست . در این موقع از اسب پیاده شده و از جمعیت جلو افتادم خود را به آن حضرت رساندم ، مهار اسبش را گرفتم و بر او سلام نمودم و عرضه داشتم : ثواب کسى که بگوید - و یکى از اذکار معروف از تهلیل و صلوات را بیان داشتم که پس از بیدارى آن را فراموش کردم - چیست ؟ رسول خدا(ص)با تبسم به من توجه نمود و فرمود: درباره چه کسى ؟
دریافتم که مقصود آن حضرت (ص) این است که ثواب براى هر گوینده اى نیست . عرضه داشتم : کسى که ایمان به خدا و شما و - ائمه (ع) داشته باشد. فرمود: خداوند به او پنج گنج عطا مى کند. معدن کبریت که از آن طلا بیرون مى آید، و دوم معدن یاقوت ، و آن گاه بقیه را مشابه آن دو بیان فرمود. و من ترتیب آنها را فراموش کردم و آن گاه سکوتى کرد و در حالى که ما پشت آن حضرت ص حرکت مى کردیم دوباره به من نگاه کرد و با تبسم فرمود: اما معدن اول منم . و باقى معادن را به سایر پنج تن آل عبا تاءویل نمود.
در این موقع چنان سرور و خوشحالى به من دست داد که جز خدا کسى نمى داند. تا این که به پایین کوه رسیدیم و آن گاه آن حضرت(ع) از کوه دیگرى بالا رفت و من همراه جمعیت باز گشتم . و پس از یک ماه خداوند زیارت خانه اش و زیارت قبر پیامبرش(ص) را نصیب من فرمود.

داستان پانزدهم: محافظت از گرماى دوزخ
امام صادق(ع) به صباح بن سبابه فرمود: مى خواهى به تو چیزى را یاد دهم که روى تو را از گرمى آتش جهنم نگاه دارد؟
راوى عرض کرد: بلى . فرمود: بعد از نماز صبح ، صد مرتبه بگو: اللهم صل على محمد و آل محمد حق تعالى صورت تو را از آتش جهنم حفظ مى کند. در همان کتاب از حضرت امام موسى (ع)روایت کرده است : هر که بعد از نماز تسبیح - یعنى نماز جعفر طیار - و بعد از نماز مغرب ، پیش از آن که پاها را بگرداند و با کسى تکلم نماید، بگوید:
ان الله و ملائکته یصلون على النبى یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما.اللهم صل على محمد النبى و ذریته ، حق تعالى صد حاجت او را برآورد، هفتاد در دنیا، و سى در آخرت . راوى مى گوید من عرضه کردم : معنى صلوات خدا و صلوات ملایکه یعنى چه ؟ فرمود: تزکیه است از ایشان براى آن حضرت. و صلوات مؤ منان دعا است براى آن جناب .

داستان سیزدهم: اهمیت صلوات بر محمد وآل محمد

مردی به حضور پیامبر (ص) آمد وعرض کرد:من یک سوم صلواتم را درباره تو قرار داده ام،نه بلکه نصف صلواتم را برای توقرار داده ام،نه بلکه همه صلواتم را برای تو قرار داده ام. پیامبر(ص)به او فرمود:در این صورت،مخارج وکمکهای دنیا وآخرت تو تامین شود. ابوبصیر از امام صادق(ع) پرسید:معنی این جمله که من همه صلواتم را برای توقرار داده ام چیست؟ امام صادق(ع) فرمود:یعنی صلوات را(هنگام دعا)بر هر حاجتی که دارد،مقدم دارد ،وازخداوند چیزی درخواست نکند ،مگر این که نخست بر محمد(ص) صلوات بفرستد ،وسپس نیاز های خود را از خدا بخواهد

داستان دوازدهم: صدای صلوات ملائکه هنگام رحلت پیامبر اکرم(ص)

امیرالمومنین (ع) فرمود:وقتی که رسول خدا(ص) را قبض روح نمودند، سر مبارکش بر سینه من بود وجان او در کف من جاری شد وآن را بر روی خود کشیدم.سپس متوجه غسل آن حضرت شدم که در این امر ملائکه یاوران من بودند وآنگاه آن خانه واطراف آن از ملائکه پر شده بود.گروهی بالا می رفتند وگروهی پایین می آمدند وصدای آنها را می شنیدم که بر آن حضرت صلوات می فرستادند.

داستان یازدهم: فلسفه صلوات بر آل محمد

روزی سلطان محمد خدابنده در مسجد نشسته بود وبه سخنان واعظ مجلس گوش می داد.واعظ در رابطه با فضیلت صلوات سخن می گفت.سلطان پرسید:چرا نام فرزندان وخاندان انبیا در صلوات ذکر نمی کنند ولی نام خاندان رسول خدا(ص) حتما باید در صلوات ذکر شود؟چرا این جمله ناتمام است"اللهم صل علی محمد"و حتما باید"وآل محمد"هم بدان اضافه شود؟واعظ در جواب فرو ماند.سلطان گفت:اولا چون دشمنان پیامبر می خواهد که به دشمنان اسلام ثابت کند که نسل پیامبر (ص)تا ابد محکوم به نسخ وزوال بودند،اگر نسل آنان باقی ماند وتا آخر عمر بر این آیین خود ماندند،این با حکمت موافق نبود.ولی آل محمد تا ابد زنده وجاوید هستند ولاجرم صلوات ذکر ایشان واجب است تا همگان بدانند که حافظان شرع محمدی ایشانند وباید به ایشان در نهایت احترام واکرام رفار کرد. هنگامی که صحبتهای سلطان تمام شد،همگان به این پاسخ احسنت گفتند.

داستان دهم: نجات از دزدان به وسیله ذکر صلوات

مرحوم ملا حسین کاشفی در یکی از تالیفات خود ذکر کرده است که وقتی بر حسب ضرورت با اهل وعیال خود از وطن خویش مهاجرت کردم کسی از دوستان و مددکارانم همراهم نبود در ابتدای راه ، جمعی به ما رسیدند که از آنها آثار خوف واضراب نمایان بود وقتی نزدیک شدند از آنها پرسیدم که چرا این گونه پریشان حال هستید؟ آنها جواب دادند که در این راه دزدان مسلح هستند.ولی باوجود کثرت یاران با زحمت از آنها گذشتیم آنها گفتند:شما چگونه بدون اسلحه قصد عبور از این راه را دارید،بهتر است مراجعت کنید.ولی امکان بازگشت برای ما نبود.با شنیدن حرف آنها به شدت ناراحت شدم وپس از چند لحظه خوابم برد در عالم خواب دیدم شخصی می گوید بر محمد وآلش صلوات فرست.وقتی از خواب بیدار شدم صلوات بر زبانم جاری بود ومرتب آن را می خواندم وهمراهانم نیز به متابعت از من صلوات می فرستادند.بالاخره حرکت کردیم وپس از ساعتی به کاروان دزدان رسیدیم واین در حالی بود که ما آنها را می دیدیم وصحبتهایشان را می شنیدیم ولی آنها ما را نمی دیدند.

داستان نهم: رفع گرسنگی با صلوات

حضرت سلمان فرمود:روزی حضرت علی (ع) در بیابانی بی آب وعلفی عبور می کرد در بین راه دراجی را دیدند وفرمودند:چه مدت است که تو در این بیابان بی آب وعلف هستی؟دراج عرض کرد:یکصد سال.حضرت فرموددند پس طعام وغذای تو چیست؟دراج عرض کرد:هر وقت گرسنه شوم بر شما صلوات می فرستم وچون تشنه باشم بر دشمنان شما لعنت می فرستم وسیراب می شوم.

داستان هشتم: تجسم صلوات ونجات صلوات فرستنده

شبلی گفت:من همسایه ای داشتم که فوت کرده وبه رحمت خدا رفته بود.یک شب او را در خواب دیدم از او پرسیدم پروردگار متعال با تو چه کرد؟ گفت:ای شیخ هولهای بزرگی دیدم ورنج و سختی های زیادی کشیدم علی الخصوص در آن وقتکه نکیر ومنکر آمدند از من سوال کنند زبانم بند آمد ونتوانستم حرف بزنم با خود گفتم واویلا خدایا این عقوبت وسختی ها برای چیست؟آخر من مسلمانم وبه دین اسلام مردم.آن دوفرشته با خشم وعصبانیت از من جواب می خواستند ولی من درمانده بودم. خدایا چه کنم؟یک وقت دیدم یک شخص نورانی وخوشبو با موهای زیبا آمد میان من وآن دو فرشته ایستاد وجوابها را به من می گفت ومن هم به آنها می گفتم تا اینکه آنها راضی شدند ورفتند. به آن بزرگوار گفتم: خدا رحمتت کند که مرا از این غصه در آوردی ومرا از بلا نجات دادی.شما کی هستی؟ فرمود:من آن صلوات هایی هستم که بر پیغمبر (ص) می فرستادی حالا ماموریت پیدا کردم که مثل شما شوم وهر وقت وهرجا درماندی به فریادت برسم.

داستان هفتم: ثواب تسبیح7کوه پر از ملائکه برای صلوات فرستنده

عباس بن عبدالمطلب می گوید:روزی به صورت پیامبر(ص) نگاه می کردم،حضرت فرمودند:آیا می خواهی چیزی را به تو بگویم؟عرض کردم:آری یا رسول الله.فرمودند:وقتی که من متولد شدم خداوند 7 کوه در هفت آسمان قرار داد وپر از ملائکه نمود که عدد آن ها را کسی غیر از خدا نمی داندآسمان قرار وپر از ملائکه که عدد آن ها را کسی غیر از خدا نمی داند و تاروز قیامت تسبیح خدا می کنند وخداوند ثواب آن ها را قرار می دهد برای کسی که اسم من را بشنود وصلوات بفرستد.بدن من از شنیدن این سخنان به لرزه در آمد وشروع کردم به گفتن صلوات.

داستان ششم:صلوات مانع غیبت

روزی یکی از اولیا به حضرت الیاس وحضرت خضر(ع) شکایت کرد که مردم زیاد غیبت می کنند وغیبت هم از گناهان کبیره است وهرچه آنها را نصیحت می کنم وآنها را منع می کنم،به حرفم اعتنایی نمی کنند وآن عمل قبیح را ترک نمی کنند. چه کنم؟حضرت الیاس(ع)فرمود:چاره این کار این است که وقتی وارد چنین مجلسی شدی ودیدی غیبت می کنند بر محمد وآل محمد صلوات بفرست.پروردگار ملکی را بر اهل آن مجلس موکل می کند که هر وقت کسی خواست غیبت کند آن ملک جلوی این عمل زشت را می گیرد ونمی گذارد غیبت شود. سپس حضرت خضر (ع)فرمود:وقتی کسی در وقت بیرون رفتن از مجلس صلوات بفرستد، حضرت حق ملکی را می فرستد تا نگذارد که اهل آن مجلس غیبت او را کنند.

داستان پنجم: توجه پیامبر به صلوات فرستنده

در کتاب معراج النبوه نوشته است که:فردی در صلوات فرستادن بر حضرت رسول،سستی وتنبلی می کرد وبر این امر مهم اهتمام نمی ورزید شبی آن حضرت را در خواب می بیند که هیچ توجهی وعنایتی نسبت به او ندارد ،او از هر طرف پیش آن حضرت می رود،آن بزرگوار رویش را به جانب دیگری می گرداند.می گوید:عرض کردم:ای رسول خدا مگر از من غضبناک هستید؟ فرمود:خیر .عرض کردم:چرا هیچ توجه وعنایتی به من ندارید،از هر طرف که من می ایم روی مبارکتان را به سوی دیگری برمی گردانید؟فرمودند:من تو را نمی شناسم، چه توجهی به تو بکنم.عرض کردم:من یکی از افراد امت شما هستم از علما شنیده ام که شما به امت خویش از مادر به فرزند خویش آشنا تر هستید(پس چگونه مرا نمی شناسید؟) فرمودند:بله ،چنین است ،اما تو مرا به صلوات یاد نمی کنی وصلوات نمی فرستی ،من امت خویش را به اندازه صلواتی که می فرستند می شناسم.آن فرد می گوید:وقتی از خواب بیدار شدم بر خود واجب ولازم کردم که هر روز صد صلوات بفرستم.بعد از آن ،حضرت را در خواب دیدم که فرمودند:اکنون تو را می شناسم و در روز قیامت از تو شفاعت خواهم نمود.

داستان چهارم : صلوات برتر از بیست هزارسال اطاعت از فرشته

وقتی که پیامبراکرم صلی الله علیه وآله و سلم در شب معراج به آسمان چهارم رسید، فرشته ای را دید که لوحی در پیش روی خود نهاده و در آن نگاه می کند و مانند رودی اشک از دیدگان می ریزد. آن ملک متوجه حضور رسول خدا ص در آسمان چهارم نشد و لذا جبرئیل با بال خود بر او زد و هنگامی که ملک متوجه شد، بلافاصله رکاب آن حضرت را بوسید ، تعظیم و اکرام نمود و عرض کرد: یا رسول الله مرا معذور دارید، چرا که نور زیادی از این لوح متصاعد بود و به همین جهت من متوجه حضور شما نشدم . آن حضرت فرمودند: در این لوح چه چیزی نوشته شده است؟ ملک عرض کرد، در این لوح نوشته است: لا اله الا الله ، محمد رسول الله ، علی ولی الله. سپس ملک گفت که من دو رکعت نماز بجا آورده ام که بیست هزار سال طول کشیده است. به امر خدا پنج هزار سال در قیام و پنج هزار سال در رکوع و پنج هزار سال در سجود و پنج هزار سال درحال تشهد بودم. حالا ثواب این نماز را به شما هدیه می کنم به امت شما. حضرت باز فرمودند که امت من احتیاج به نماز تو ندارند. پس بدان که به عزت خدا هر کس از گناهکاران امت من یک بار صلوات بفرستند، ثواب آن از بیست هزار سال طاعت تو برتر است.

داستان سوم: آتش بر بدن ماهی اثر ندارد

روزی شخصی از بازار یک ماهی خرید و به خانه آورد و به زنش داد تا برایش غذایی آمده کند . زن آتشی روشن کرد و آن ماهی را روی آتش گرفت و هر چه منتظر ماند ماهی نپخت و آتش اصلاً در ماهی اثر نکرد . هر دو تعجب کردند که چرا این ماهی نمی پزد ؟ خدمت حضرت محمد (ص) آمدند و داستان را برای آن حضرت بیان کردند . حضرت رسول به ماهی فرمود : چرا آتش در تو کارگر نیست و اثری ندارد ؟! به اذن حق ، ماهی به حرف آمد و گفت : یا رسول الله !از برکت ذکر وجود مقدس و نازنین شما آتش در من اثر نمی کند ، یا رسول الله ، من مال فلان دریا هستم ، یک روز که در آن دریا شنا می کردم ، کشتی بزرگی از آنجا می گذشت ، و من هم کنار آن بودم که یکی از مسافران آن کشتی بر شما و اهل بیت شما صلوات می فرستاد ، من وقتی که صدای صلوات او را شنیدم خوشم آمد ، من هم شروع کردم به گفتن « اللهم صل علی محمد و آل محمد » در آن وقت ، ندایی بگوشم رسید : ای ماهی بدن تو بر آتش حرام شد ، به خاطر همین ، آتش در من اثر نمی کند.

داستان دوم: باریدن طلا از آسمان

فقیری که محتاج و صاحب عیال بود ، به طلب رزق و روزی از خانه بیرون آمد . نمی دانست کجا برود . اتفاقا گذرش به مسجدی افتاد که واعظی بالای منبر بود و مجلس را گرم کرده بود و مردم را تشویق و ترغیب به صلوات می کرد . آن مرد فقیر همان جا ایستاد و گوش به حرف واعظ می داد که می گفت : در فرستادن صلوات کوتاهی نکنید ، زیرا اگر ثروتمند بر آن حضرت صلوات بفرستند خداوند متعال در مالش برکت می دهد و اگر فقیر صلوات بفرستد خدا از آسمان روزی او را می فرستد . آن فقیر از آن مجلس بیرون آمد و همین طور که راه می رفت مشغول فرستادن صلوات شد و می گفت : « اللهم صل علی محمد و آل محمد » . سه روز از این ماجرا گذشت و او صلوات می فرستاد تا گذرش به یک خرابه ای افتاد . پایش به سنگی گیر کرد . آن سنگ را بلند کرد ، دید زیرش سبو و خمره ای پر از طلا است . با خودش گفت وعدة روزی من از آسمان باید بیاید ، من روزی زمین را نمی خواهم . سنگ را روی خمره گذاشت و به خانه آمد و قصه را برای همسرش تعریف کرد .
مرد فقیر همسایه ای داشت که یهودی بود ؛ از قضا ، زمانی که داستان را برای همسرش تعریف می کرد آن مرد یهودی بالای بام خانه گوش می داد و فوری از بام خانه پایین آمده و سراسیمه به خرابه رفت و آن سبو و خمره را برداشت و به خانه آورد . وقتی سر آن را برداشت دید که پر از مار و عقرب است . به خانواده اش گفت : این همسایة مسلمان ما ، دشمن ما است . وقتی که من بالای بام بودم فهمید و این حرف را زده که من به طمع بیفتم و آن خمره را باز کنم و مار و عقرب ما را بگزند و نیش بزنند . حالا که این طور شد من خمره را بالای بام می برم و از روزنه به خانه اش و روی سرشان می ریزم تا هلاک شوند . حالا که ضرر را برای ما می خواستند سر خودشان بیاید . او آمد بالای بام ، دید که مرد فقیر با زنش در حال مجادله و سر و صدا هستند و همسرش می گوید :ای مرد ، روا باشد که تو سبوی پر از زر پیدا کنی و آن را بگذاری ، بیایی و ما در فقر و تنگدستی باشیم ؟ مرد فقیر گفت : من امیدوارم که روزیمان را خدا از آسمان نازل کند که ناگهان مرد یهودی سر سبو را باز کرد و خمره را سرازیر کرد . مرد فقیر دید از بالا صدا می آید ، سرش را بلند کرد دید از روزنة خانه اش زر و طلایی صدا زد: ای زن‌ ، ببین از آسمان طلا و زر می بارد . سریع ، شروع کرد به صلوات گفتن و جمع کردن زرها . یهودی دید که از سبو سر و صدای زر می آید آن را برگرداند دوباره دید که همان مار و عقرب هاست . دوباره سرخمره را پایین کرد و بقیه اش را به خانة فقیر ریخت . یهودی فهمید که این سری از اسرار غیبی است . به ذهنش آمد که این قضیه مثل همان قضیة زمان حضرت موسی است که آب نیل برای قطبی ها خون بود و برای سبطی آب . در همان لحظه ، مرد فقیر را بالای بام دعوت کرد و به دست او مسلمان شد و از برکت صلوات بر محمد و آل محمد (ص) هم فقیر ، ثروتمند شد و هم یهودی سعادت پیدا کرد که مسلمان شود .

داستان اول: دائم الصلوات

سفیان ثوری گفت : سالی در ایام حج ، به سوی کعبه مقصود می رفتم . وقتی به مدینة طیبة رسول خدا رسیدم و به روضه و حرم شریف مشرف شدم ، جوانی را دیدم که سیمای صالحان در چهره اش نمایان بود ، و آثار پرهیزگاران از صورتش پیدا بود و دور حرم مطهر زیارت می کرد ، و چیزی بر زبانش نبود جز « اللهم صل علی محمد و آل محمد » . خواستم که از او بپرسم « چرا این همه دعا و ذکر که وارد شده است ، را نمی گویی ؟ »که جمعیت بین من و آن جوان فاصله انداخت ، و این حرف توی دلم ماند . به مکه آمدم و در حال طواف ، دوباره آن جوان را دیدم . باز جز صلوات چیز دیگری بر زبانش ندیدم .آمدم که دوباره با او حرف بزنم که دوباره ازدحام مردم بین من و او جدایی انداخت .دوباره حسرت حرف زدن به دلم ماند . روز عرفه که به عرفات رفتم ، همه را در حال ذکر و ورد می دیدم ، باز آن جوان را دیدم که می گفت : « اللهم صل علی محمد و آل محمد »، می نشست و صلوات می فرستاد ، می ایستاد و صلوات می فرستاد راه می رفت و صلوات می فرستاد . رفتم جلو و سلام کردم و با او گرم صحبت شدم . گفتم : از مدینه تا این جا به دنبالت هستم و در همه احوال دیدم همواره صلوات می فرستی ؟! تعجب می کنم از این ذکر ، در حالی که تمام مردم در حال نماز و ذکر و دعا و تضرع و استغفار و خشوع و خضوع هستند ، تو همه اش می گویی : « اللهم صل علی محمد و آل محمد » . آیا از این ذکر چیزی دیدی ؟!
گفت : رفیق ! من از این صلوات خیلی چیزها دیدم . به خاطر همین همواره صلوات می فرستم . یکی از آنها این داستان عجیب است که برایت می گویم ، که ببینی این صلوات چه می کند . پارسال در این موقع با مرحوم پدرم به سوی کعبة مقصود به راه افتادیم .در بین راه ، در فلان منزل پدرم مریض شد و از سفر باز ماندیم . من هم رفتم جایی را کرایه کردم و مرحوم پدرم را به آن جا بردم و چراغی را روشن کردم و سرش را کنار خودم گذاشتم و همین طور به صورتش نگاه می کردم ، دیدم اجلش رسید و پدرم به سکرات مرگ افتاد . روی سفید پدرم سیاه شد . از دیدن این منظره خیلی ناراحت و ترسان شدم ، گفتم « انا لله و انا الیه راجعون » صبح می شود و مردم برای کفن و دفن می آیند و روی پدرم را سیاه می بینند و می گویند این پیر چه معصیت کرده که به این روز افتاده . از دیدن این منظره خیلی ناراحت بودم ، پارچه ای رویش انداختم و از شدت ملامت اغیار ، گریة زیادی کردم که پدرم از دستم رفت و از همه مهمتر صورتش هم سیاه شده ، چه کنم ؟ از ناراحتی و گریه زیاد کنار بستر پدرم خوابم برد ، در عالم خواب دیدم یک نفر نورانی و زیبا که تا به حال به زیبایی او در دنیا ندیده بودم و بویی به خوشبویی او استشمام نکرده بودم . لباس های زیبا در بر داشت که تا به حال ندیده بودم و عمامه ای به سفیدی عمامه او ندیده بودم . داخل شد و سر بالین پدرم آمد و پارچه ای را که رویش بود کشید و دست مبارک را روی صورت مرحوم پدرم مالید .  ناگهان صورت پدرم سفید شد . من که متحیر بودم‌ ، با تعجب خود را به دست و پای آن حضرت انداختم و گفتم : آقا شما کی هستی که مرا از این غم بزرگ نجات دادی ؟ فرمود :من صاحب قرآن ، محمد بن عبدالله (ص) هستم . گفتم : پدرم چه کار کرده بود که به این رو سیاهی مرد . حضرت فرمود : این شخص به خودش جفا می کرد و گنهکار بود ، اما چون همیشه بر من صلوات می فرستاد و به یاد من بود من هم در این جا به فریادش رسیدم و به یادش هستم ، و این پاداش کسی است که بر من صلوات بفرستد . من از خواب بیدار شدم و روی پدرم را چون ماه تابان درخشان و روشن دیدم . از آن روز تا به حال فهمبدم که صلوات چه خاصیت هایی دارد .


برگرفته شده از m5736z.blog.ir زارع پور

بیمه یک سال گناه
از حضرت صادق - علیه السلام - منقول است : هر که در روز جمعه بعد از نماز صبح بگوید:
اللهم اجعل صلواتک و صلوات ملائکتک و حملة عرشک و جمیع خلقک و سمائک و ارضک و انبیائک و رسلک على محمد و آل محمد؛ تا یک سال هیچ گناهى بر او نوشته نمى شود.


http://m5736z.blog.ir/post/SALAVAT%20%20EBADAT